The lonliest shadow
The lonliest shadow
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

صدقه

پيرمردی‌خسته‌کنار‌صندوق‌صدقات‌ایستاد.
از‌جیب‌کتش‌اسکناسی‌بیرون‌اورد.
دستش‌را‌درازکرد‌طرف‌صندوق،‌چشمش‌به‌نوشته‌روی صندوق‌افتاد:
«صدقه‌عمر‌را‌زیاد‌می‌کند»
اسکناس‌رو‌تا‌‌کرد‌و‌توی‌جیب‌کتش گذاشت.‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

صدقه
-آری،‌ستاره‌بخت‌ما‌چراغ‌هواپیمایی‌بیش‌نبود¡...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید