وقتی از تو خبری نیست دلم می گیرد
وقتی از من ثمری نیست دلم می گیرد
وقتی از شوکت و والایی ایران عزیز
دیگر اصلا اثری نیست دلم می گیرد
شب شب تار و به زندان همه یاران
مهربانم سحری نیست دلم می گیرد
عده ای بی خرد احمق نادان شده سرور
عاقل مخ به سری نیست دلم می گیرد
در رژیمی که معلم بکند شیون وافغان
درکسی هیچ هنری نیست دلم می گیرد
توهم الیاس گمان سیری از عالم
بهر تو همسفری نیست دلم می گیرد