چندی است توجه عموم به اختلاف نظرات بین متخصصین در حوزههای مرتبط مانند پزشکی، تغذیه و صنایعغذاییشده است. مناظرات متعددی در محافلی مانند کلابهاوس و یا لینکدین و اینستاگرام در ارتباط با موضوعات بحثبرانگیزی مانند “ انواع رژیمهای غذایی مانند رژیم کتو، گیاهخواری” “محصولات تراریخته” “ لبنیات کمچرب یاپرچرب” “گوشتهای فرآوری شده” “شیر محلی یا صنعتی” و عناوین مشابه دیگر، صورت میگیرد و متخصصین رشتههای مختلف در آن مشارکت میکنند.
نکتهای که به نظرم تامل برانگیز است اینست که گویا برخی از افراد علیرغمتخصص خیلی بالا در رشتهی خود، علاقمند به اظهار نظر درباره سایر بخشهای هر مبحثی نیز هستند و عجیبتر اینکه در آن زمینهها آنچنان با حرارت و هیجان صحبت میکنند که گویا خودشان نیز باورشان شده که چون در رشتهی خود متبحر هستند پس هرآنچه میفرمایند باید مورد تایید باشد، حال اینکه بر متخصصین واقعی، به آسانی خلا و بدون پشتوانه بودن آن گفتهها یا نوشتهها قابل تشخیص است.
لذا بر این آمدم که به عنوان یک متخصص صنایعغذایی با یک مثال به ارتباط بین این رشتهها و تخصصهای دیگر،کمی خطوط متمایزکنندهی رشته خود را مشخصتر کنم:
موضوع مورد مثال؛ محصولات تراریخته
۱- آیا محصولات تراریخته برای سلامت مصرف کنندگان مشکلی ایجاد مینماید؟ برای پاسخ به این سوال نیاز به بازکردن چندین بحث است؛
۲- چرا اصلا محصولات تراریخته تولید شد؟ چون در غیر اینصورت غذای کافی متناسب با این رشد جمعیت وجودنداشت.
۳- آیا این اصلاح یا دستکاری ژنتیکی در حوزهی صنایعغذایی انجام میشود؟ خیر، متخصصین علم ژنتیک و بیوتکنولوژیستها طی یک پروسهی تعریف شده این کار را انجام میدهند.
۴- آیا تایید سالم یا مضر بودن با صنایعغذایی است؟ خیر در ارگانهای بینالمللی مانند سازمان بهداشت جهانی زیرنظر متخصصان مربوطه مانند پزشکان تاییدیهها صادر میشود.
پس حال این سوال احتمالا بهوجود میآید که نقش صنعت غذا در این میانه چیست؛ که پاسخی قابل درک میتواند اینگونه باشد: در صورت صدور مجوز از مراجع قانونی، محصولات تراریخته از مراکز و تامینکنندگان قابل شناسایی و ردیابی تامین شود و نهایتا این موضوع به درستی از برچسب و نشانهگذاری به اطلاع مصرف کنندگان برسد. همین!
محصولات ارگانیک نیز چنین مشابهتی دارد! اصولا صنعت غذا علاقمند به پیدا کردن مشتریان جدید است! کسانی که در جستجوی محصولات ارگانیک هستند، گروهی که گیاهخوارند، کسانی که رژیمهای کتو را دنبال میکنند. اصلا رسالت صنعت همین است که مطابق خواسته و نیاز مشتریان، با بالاترین سطح تکنولوژی با کیفیتترین محصول ممکن را با قیمت متناسب عرضه کند.
این که از من بپرسید آیا پروتئین گیاهی میتواند جایگزین پروتئین حیوانی باشد در واقع من تخصص کافی برای پاسخگویی ندارم اگرهم شخصا مطالعاتی داشتهام بازهم اجازهی صدور حکم ندارم و یا اصلا بهتر است بگویم وظیفهی من چیز دیگری است و آن تولید هر دو گروه محصولات پروتئینی حیوانی و گیاهی برای گروههای مختلف متقاضی است!
صنعت غذا باید به دنبال بهبود زنجیرهی تامین خود باشد، باید به فکر ارتقا تکنولوژی باشد، باید به فکر خلق محصولات جدید با کاربرها و مشخصات نو باشد، باید روشهای کنترل کیفیت و بهداشت خود را ارتقا دهد تا بهترین کیفیت را به مشتریان خود ارائه دهد، باید در توسعه منابع انسانی کوشا باشد، و نهایتا باید در جهت انجام مسئولیتهای اجتماعی؛ به کنترل مصرف منابع انرژی و بازیافت آن، استفاده از مواد قابل بازگشت به طبیعت و بعد هر طریق ممکن تخریب کمتر محیط زیست و حتی ترجیحا در جهت بهبود، بپردازد!
صنعت غذا از آمار اپیدمیولوژیستها و متخصصین تغذیه، استفاده میکند که محصولاتی متناسب با خواستهی آنها تولید کند همانطور که چشمی دگر بر وضعیت اقتصادی و قدرت خرید مردم دارد تا بتواند نیاز افراد کم درآمد را نیز تا حدی برآورده کند.
صنعت غذا از آمار رسمی کشور در ارتباط با مصرف رسانهی کشور استفاده مینماید که متناسب با استانداردهای جهانی، تامین نیازها را به میانگینهای جهانی برساند.
وقتی وزارت بهداشت استفاده از روغن پالم را با در نظر گرفتن تمام مزایا و معایب آن مجاز میداند از آن استفاده میکندو زمانی که بکارگیری آن ممنوع میشود محصولاتی با نشانهگذاری “بدون روغن پالم” تولید میکند.
پس تولید موادغذایی همانند سایر بنگاههای اقتصادی و اصولا به عنوان یکی از مهمترین آنها، جریان حیات خود رادنبال میکند و کیفیت و تنوع محصولات تولید شده بر اساس نیاز و تقاضای مصرفکنندگان که آن نیز برگرفته ازسطح آگاهی عمومی است، شکل میگیرد و توسعه پیدا میکند.
لذا با ذکر چند خواهش و پیشنهاد این نوشته را به پایان میرسانم؛
از پزشکان، متخصصین تغذیه و ورزشکاران عزیز تقاضا میکنم که دربارهی فرایند یواچتی، پاستوریزاسیون، انجماد و… اظهار نظر نفرمایند. صنعت غذا پاسخگوی اثر فرایند بر کیفیت درشت مغذیها و ریزمغذیها هست.کافی است فقط سوال کنند.
در ارتباط با افزودنیها، مواد تشکیلدهنده، باقیماندهی سموم، آفتکشها، تقلبات و غیره، صنعت باید پاسخگو باشد وشرایط را با ارائه سند و مدرک برای جامعه روشن کند.
از شنیدهها و برداشتها و حس ششم خود برای سنجش کیفیت موادغذایی استفاده نکنید، بلکه از متخصصین بپرسین.
با آگاهی و هوشیاری، صنعت را رو به جلو هدایت کنیم. فراموش نکنیم که همهی این علوم دست در دست یکدیگر بر میانگین عمر انسان افزودهاند، جمعیت افزایش پیدا کرده است و امید به بقا نیز بیشتر از قبل شده است. پس شاید آنقدر هم که تصور میشود، بشر، مسیر اشتباهی را نرفته است!
و سخن آخر این که فراموش نشود که فریب “شبه علم” را نخوریم و متخصصین واقعی را شناسایی و دنبال کنیم.