♡Kennedy Love♡ ☆کندی لاو☆
♡Kennedy Love♡ ☆کندی لاو☆
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

قلب رها شده

دوباره اومدم با پارت های طلایی

آتسوشی: زوناکا چان من نمیتونم آکوتاگاوا رو ببوسم نمیشه که عمرا

من: خیلی هم میشه

آتسو: آکو رو چیکار کنیم؟

من: بهش بگو دازای تعیدش میکنه

___________________________________________

(۷ صبح)

میسا: خااااا پوففففف خاررررر پوففففف

چویا: میساکی بیدار شو ببینم دیرمون میشه

میسا: نموخوام میخوام بخوابم

چویا : منم میخوام ولی باید بریم

میسا: باشه بابا بریم

(مافیا)

موری: الیس چان لطفا

الیس: نمیخوامممممم

موری: اگه بپوشی بهت کیک میدم

الیس: واقعا باشه بده بپوشم

میسا: سنسه?

موری: اههه میساکی چان سلام?

میسا: علیک خب کارم داشتید؟ اگه نه من برم بخوابم

موری: آره کارت داشتم . میساکی چان برادرت پیدا شده

نمیدونم چرا اشک خود به خود از چشمام سرازیر شد

و صدای هق هقم رفت هوا

میساکی: هق دادا هق شی ؟

که چویا با لگد در رو شکست

چویا: میساکی خوبی؟ چی شده؟ گریه نکن?

میسا: هق چویا هققق داداشم پیدا شده هق

چویا: هااااا!!! اون نردبون پیدا شده؟

یکی: سلام خواهر کوچولو

___________________________________________

خب اینم از این پارت امیداوارم خوشتون بیاد

میساکی: زوناکا سان کدوم خری به من گفت کوچولو؟

من: تو که دیالوگ رو میدونی

میسا:نه نمیدونم

من: همین که گزاشتم نامزدم باهت شیپ بشه خیلیته

میسا: من که دوستش ندارم

من: بهتر

چویا: دعوا نکنید من نامزد توام باشه زوناکا؟

من : باشه?





شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید