♡Kennedy Love♡ ☆کندی لاو☆·۱ سال پیشعشق کوچولوی چویااتت ......*مافیا*چویاچویا: کویو سان من قبول ندارم که اون رییس باشهکویو: ولی وسیت نامه میگه...که در باز شد و دازای اومد تو و نشست روی صندلی…
♡Kennedy Love♡ ☆کندی لاو☆·۱ سال پیشقلب رها شدهادیت مولاییچویا: چوزاییییییی لباست خیلی بازههههچوزای: به تو چه ایششششچوزای : میساکی میای بریم بار؟میساکی: هورااااا بریمممممدازای رفت تو حال…
♡Kennedy Love♡ ☆کندی لاو☆·۱ سال پیشقلب رها شده(میساکی)ها اینجا کجاست چقدر تاریکهها اون ازراعیلههههازراعیل: میساکی اوسامو مقاومت نکن بیا بریممیساکی: عشقمممممم بیا بغلممممم توروخدا منو با…
♡Kennedy Love♡ ☆کندی لاو☆·۱ سال پیشقلب رها شدهیکی: سلام خواهر کوچولو(میساکی)برگشتم تا صاحب صدا رو ببینمو در کمال ناباوری دیدم که دازای جلوی در وایساده و با یه لبخند داره بهم نگاه میکنهم…
♡Kennedy Love♡ ☆کندی لاو☆·۱ سال پیشقلب رها شدهدوباره اومدم با پارت های طلاییآتسوشی: زوناکا چان من نمیتونم آکوتاگاوا رو ببوسم نمیشه که عمرامن: خیلی هم میشهآتسو: آکو رو چیکار کنیم؟من: بهش…
♡Kennedy Love♡ ☆کندی لاو☆·۱ سال پیشدختری که وارد مای هیرو شداین داستان درباره ی دختری است که وارد مای هیرو شد و در آنجا ماند و حالا ببینید چه اتفاق های هیجان انگیزی برایش میوفتد