بیاید با مثال بخش قبلی ادامه دهیم. فرض کنیم آلیس میخواهد مقداری بیتکوین برای باب بفرستد.
آلیس برای فرستادن ارزهای دیجیتال به باب باید نام کاربری یا آدرس حساب او را بداند. در مرحله بعدی، آلیس برای انجام تراکنش نیاز به کیفپول بیتکوین دارد. در این سناریو، فرض میکنیم کیفپول آلیس دارای 10 عدد بیتکوین میباشد. که به آن "مانده حساب" گفته میشود. از آنجا که آلیس خیلی فرد بخشندهای است، او تصمیم میگیرد برای باب 1 بیتکوین طی این فرآیند سه مرحلهای بفرستد:
او آدرس حساب باب را به عنوان دریافت کننده وارد میکند. او مشخص میکند که میخواهد 1 بیتکوین برای باب بفرستد. او تراکنش را به منظور رسمی ساختن آن امضا میکند. در مرحلۀ آخر، آلیس تراکنش را با "کلید شخصی" خود امضا میکند.
اگر آدرس حساب او مانند نام کاربری خودش باشد، کلید شخصی او همان رمز عبورش خواهد بود. اینها اطلاعات حساسی هستند که در کیفپول بیتکوین ذخیره میشوند که نباید به هیچوجه در اختیار کسی گذاشت. کلید شخصی آلیس به او اجازه میدهد تا امضای دیجیتالی بسازد که تراکنشهای او را در بلاکچین مجاز کند، مانند فرستادن 1 بیتکوین به باب.
این سه مرحله تمام چیزی است که آلیس نیاز دارد برای تکمیل تراکنش انجام دهد. بقیه فرآیند در پشت پردۀ بلاکچین بیتکوین انجام میپذیرد. اکنون این فرآیند را بررسی میکنیم. تراکنش آلیس بعد از امضا شدن به شبکۀ بیتکوین فرستاده میشود.
در بخش بعدی در مورد ماینرها صحبت خواهیم کرد.