کارگروه شما ممکن است علاقهمند به گزینههایی باشد که بیشترین تحول را ایجاد میکنند یا بیشترین بحث بر سر آنها در جریان است. اما رسانهها معمولا گمراهکنندهاند و تغییرات حوزه فناوری معمولا با سرعتی کمتر از حد انتظار مردم اتفاق میافتند.
بهتر است نقطهی شروع کار را طوری انتخاب کنید که بیشترین بهبود را در توانمندیهای متمایزکنندهی خودتان ایجاد کنند. مثلا پروژههای آزمایشیای را انتخاب کنید که بتوانند شما را در مدیریت فرایندهای کلیدی کسب و کارتان با روشی سریعتر از رقبایتان، یاری کنند.
برای هر کدام از نقاط شروعی که انتخاب کردهاید، فرضیههایی واضح دربارهی اینکه فناوری دفتر کل توزیعشده چه تغییری میتواند ایجاد کند، ارائه کنید. مثلا شاید بتوانید برای مدیریت نقل و انتقالات داخلی پول بین اشخاص حقوقی پراکنده در نقاط مختلف، عملیات مالی را با همکاری یکی از تأمینکنندگان فناوری دفتر کل توزیعشده مانند «ریپل لبز»[1] یا «پیرنُوا»[2] انجام دهید. فرضیه: این کار زمان انجام و میزان تنظیمات مورد نیاز را کاهش و میزان شفافیت را افزایش میدهد.
یا شاید بخواهید برای سادهسازی فرایندهای مالی زنجیرهی تأمین کالا، با استفاده از فناوری شرکتهای نوپایی مانند «اسکوچین»[3] و «گزبو»[4]، قراردادهای هوشمند را آزمایش کنید. اگر آزمایش موفقیتآمیز باشد میتوانید سطح معینی از تغییرات را در بازهی مشخصی از زمان مشاهده کنید.
برای تحکیم فرضیهی خود بار دیگر با سهامداران کلیدی مشورت کنید. علاوه بر تیمهای عملیاتی و تجاری داخلی، مشتریان را هم در این گروه دخیل کنید. با افراد از بخشهای مختلف نظیر مدیریت ریسک، پیروی از قوانین، عملیات، فناوری اطلاعات، امور مالی و مالیات و... تعامل کنید تا بعدا نیازی به تکرار پروژه از اول نداشته باشید.
برخی از عواملی که بایستی برای تحکیم فرضیه خود در نظر داشته باشید عبارتند از:
در پایان این گام بایستی فهرست شما به چند نقطهی شروع احتمالی محدود شده باشد. این نقاط باید به اندازهی کافی محدود و قابل لمس باشند تا بتوانند فناوری مورد نظر را به خوبی بیازمایند و در عین حال به کسب وکار اصلی شما هم مرتبط باشند. شما بایستی ایدهای واضح از نحوهی توسعهی آزمایشهای اولیه برای هر نقطهی شروع داشته باشید.
مهدی استوی
[1] Ripple Labs
[2] PeerNova
[3] Skuchain
[4] Gazebo
[5] back offices