بنده تنها ژانر فیلمی که نگاه میکنم،ترسناک هست..با اینکه همیشه تنها میبینم و یک دست را جلوی چشمم نگه میدارم،اما باز از ته دل فقط و فقط ژانر وحشت دوست دارم..پس تصمیم گرفتم در قالب چهار تایی فیلم‌هایم را معرفی کنم و شما را علاقمند به این ژانر کنم..
داستان درباره پدر یه خانواده هست که روی پرونده‌ای مربوط به قتل چندین خانواده کار میکنه و در نهایت،دهن خود و خانواده‌اش،توسط آن مشکل،سرویس خواهد شد..
دوستش داشتم چون یک حالت خاصی فیلمبرداری شده بود..انگار میتوانستم سکانس ها را لمس کنم و برخلاف ژانرش بسیار نرم و خنک بود..
۲.the exorcist 1973
داستان طبق معمول درباره دختری‌است که موجود «اسمش و نبر»درونش دمیده و حال مادرش تمام تلاشش را برای بهبود دخترش میکند..
داستانش را دوست داشتم چون واقعا ترسناک بود..نه اینکه صحنه‌های دلهره‌اور داشته باشد یا موسیقی و تصویر طوری باشد که انگار منتظر یک اتفاق یا صدای ترسناک هستیم؛چون واقعا وحشتناک بود و بدون اماده‌سازی برای مواجهه با صحنه ترسناک،سکانس وحشتناکی را نشان میداد..در واقع ترسناک‌ترین فیلمی که دیدم،بود..
۳.middsommar
داستان درباره‌ی یک اکیپ دوستانه است که برای تعطیلات تابستان به یک روستا در روسیه میروند و آنجا با آداب و رسوم‌هایی رو‌به رو میشوند که مغزشان را متلاشی میکند..
داستان انطور ترسناک نیست اما عجیب و روان‌پریشی هست و سکانس‌هایی ترسناک و خیلی طبیعی دارد..چیزی که برایم جالب بود،نحوه تدوین بود که وقتی تمرکز شما را در سکانسی به نقطه‌ای جلب میکرد،بدون اینکه بخواهید چشم از آن نقطه بردارید،صحنه را عوض میکرد و شما خیره به نقطه‌ای میشدید که اصلا دوست نداشتید آن را با این دقت ببینید!
۴.the shining
داستان درباره خانواده‌ای است که در زمستان،نگهبانی یک هتل را بر عهده میگیرند..در نهایت پدر خانواده یک روانی به تمام معنا میشود..
اما فیلم درخشش انقدر برایم ازاردهنده بود که پیشنهاد میکنم حتما آن را ببینید..انقدر لایه‌های پنهان و نماد در این فیلم وجود دارد که مغزتان سوت میکشد..به شخصه بعد از دیدن فیلم و دیدن تحلیل ها و تئوری‌هایش،تا یک هفته به معنای واقعی سردرد داشتم و نمیتوانستم هیچ فیلمی ببینم!
پ.ن:اصلا دلم نمیخواهد این فیلم را سرچ کنم و با قیافه‌ی پشت در جک تورنس مواجه بشوم:))
.
.
-پانیذ.پ
“یاعلی
