یک سال گذشت…
یک سال از وقتی که شروع کردم به نوشتن.
نوشتنی که یاد گرفتنش را مدیون آدمهایی هستم که امروز دیگر کنارم نیستند، اما ردِ حضورشان هنوز در کلماتم مانده.
یاد گرفتم گاهی فقط کلمات معجزه میکنند؛
گاهی باید در سکوت نشست و نوشت…
از عشق، از امید، از درد، از آینده.
شاید روزی آدمهای بیشتری این نوشتهها را بخوانند،
شاید لمسشان کنند،
شاید چیزی در دلشان تکان بخورد…
اما برای من، همین مسیر نوشتن، بزرگترین بجاماندهی این یک سال است.