میگم که روزی چند دقیقه مشغول ویدیوکال میشم. ناچارم. خودم هم دوست ندارم بچه اذیت بشه. اما اون دوست داره فسقلی رو ببینه و دلش براش تنگ میشه.
مشاور میگه یکی دو دقیقه بیشتر نشه. بچه به ویدیوکال عادت میکنه.
نوزادها مشکل دارن در درک مفهوم پایداری شی. از نظر اونا مامان که رفته تو اتاق، دیگه برنمیگرده. چون نمیتونن توی اتاق رو ببینن.
یاد کمدهای اسرارآمیز تو داستانها میفتم. وقتی میری توش از یه دنیای دیگه میای بیرون.
شاید برای فسقلی اتاق مثل اون کمده. میرسه به یه دنیای دیگه که مامان میخواد بره اونجا و اون رو ترک کنه...
نگران میشه و جیغ و گریه.
به نظرم ویدیوکال فهم این موضوع رو براش سختتر میکنه. میتونی باشی اما نیستی. کسی توی تصویره اما تا دست مامان میره روی قرمز، دیگه نیست. میبینیش اما نه تو خونه تو یه وسیلۀ کوچولو که مدام تو دست بقیهس.
از اتاق برمیگردم بیرون. تمام مدتی هم که تو اتاق بودم با صدای بلند میگفتم هستم مامان جان!
اما فایده نداشت. گریهش قطع نمیشد.
تصویر توی گوشی هم بهش میگه که هست. فقط تا وقتی که دست مامان میره روی قرمزی تصویر...
گیج میشه شاید فسقلی...