خردهروایتهای مادری·۱ سال پیشچهلودو. دستم بگرفت و پابهپا برد.از روزی که فسقلی شروع کرد به راه رفتن این شعر رو با خودم زمزمه میکنم.هیچوقت درکش نکرده بودم.الان با تمام وجود میفهممش.لذت همقدم شدن با ف…
خردهروایتهای مادری·۱ سال پیشچهلویک. قضاوت میکنم، پس هستم.پیش از مادر شدن خیلی اهل قضاوت بودم.پس از مادر شدن کمتر میتونم قضاوت کنم.قضاوت دیگران، قضاوتشون در تصمیمهاشون، انتخابهاشون و رفتارشون.ام…
خردهروایتهای مادری·۱ سال پیشچهل. بهار، تابستان، پاییز، زمستان و بهاربابای فسقلی براش نوشت که از امروز روزهای تقویم تکراری میشن اما من و مامان تلاش میکنیم روزهای زندگیت تکراری نشن.یک ساله شدیم با هم...میگی…
خردهروایتهای مادری·۱ سال پیشسیونه. بیاختیاری ادرار مادرانه!مامان عطسه میکنه یا میخنده. نگران میشه که لباسش کثیف شده.بعد از چند تا زایمان طبیعی و زمانی که برای ورزش کردن نداشته یا نذاشته، این اتفا…
خردهروایتهای مادری·۱ سال پیشسیوهشت. مادری نسخۀ یوتوب!یوتوب رو نگاه میکنم. موقع بارداری هم خیلی نگاه میکردم. با دیدن ولاگهای مادر و نوزاد یا زایمان طبیعی، سرگرم میشدم، یاد میگرفتم، احساسات…
خردهروایتهای مادری·۱ سال پیشسیوهفت. اضطراب جدایی من از فسقلی!به همسرم میگم اضطراب جدایی دارم. دور شدن از فسقلی برام سخته. وقتی تو اتاق دیگهای مشغول بازیه با یه نفر دیگه و من پیشش نیستم، مدام فکرم پی…
خردهروایتهای مادری·۱ سال پیشسیوشش. ویدیوکال و پایداری شی برای نوزاد!میگم که روزی چند دقیقه مشغول ویدیوکال میشم. ناچارم. خودم هم دوست ندارم بچه اذیت بشه. اما اون دوست داره فسقلی رو ببینه و دلش براش تنگ میش…
خردهروایتهای مادری·۱ سال پیشسیوپنج. مراقبۀ مینیواش!میگن که به عنوان مادر خیلی خوبه مراقبه کنید.کمک میکنه بهتون تو لحظههایی که از کوره در میرید و عصبانی میشید، بتونین خودتون و هیجانتون ر…
خردهروایتهای مادری·۱ سال پیشسیوچهار. نوزاد و پریود؟دوستم همون ماه تولد فسقلی، بچهدار شد. نوزاد دختر داره.روزهای اول توی پوشکش لکۀ خون کوچیکی دیده بود.بهم زنگ زد و گفت که چقدر ترسیده. خواست…
خردهروایتهای مادری·۱ سال پیشسیوسه. شنیدن در برابر گوش دادن...توی ماشین با فسقلی هستیم. آهنگ میخونه که موش سنجاب رو میبوسه چون بهش توی سرمای زمستون غذا داده.فسقلی بوس میفرسته.قلبم ضعف میره برای این…