به همسرم میگم اضطراب جدایی دارم.
دور شدن از فسقلی برام سخته. وقتی تو اتاق دیگهای مشغول بازیه با یه نفر دیگه و من پیشش نیستم، مدام فکرم پیششه که الان چه اتفاقی داره میفته.
اضطراب جدایی برای نوزادان اتفاق میفته و معمولا تا ۱۸ ماهگی درگیرش هستن.
لحظهای که مامان رو نبینن فکر میکن که دیگه نیست و مامان که خدای زندگیشونه، گذاشته رفته و اونا تنها موندن. جیغ و گریه شروع میشه.
مشاور میگه که دیدین وقتی از سگ میترسین میگن نترس چون میفهمه و بیشتر میاد سمتت؟ به این دلیله که بوی بدن به خاطر هورمونها عوض میشه و سگ اینو میفهمه.
نوزادها هم مثل سگها میفهمن. لحظهای که مادر بترسه یا مضطرب بشه، به خاطر هورمونهایی که تو بدن مادر ترشح میشه بوی بدنش عوض میشه و بچه این رو درک میکنه.
دارم تمرین میکنم تا اضطراب جداییم کمتر بشه.
این برای آیندۀ هر دومون بهتره...