خرده‌روایت‌های مادری
خرده‌روایت‌های مادری
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

سی‌‌و‌چهار. نوزاد و پریود؟

دوستم همون ماه تولد فسقلی، بچه‌دار شد. نوزاد دختر داره.

روزهای اول توی پوشکش لکۀ خون کوچیکی دیده بود.

بهم زنگ زد و گفت که چقدر ترسیده. خواست که از مامای خودم بپرسم ماجرا چیه.

ماما لبخند زد وقتی این سوال رو پرسیدم. صدای لبخندش از پشت تلفن دلگرمم کرد.

گفت بهش بگو نگران نباشه. بعضی از نوزادهای دختر اینطوری می‌شن. مثل اینکه پریود شده باشن. رحمشون فعاله و نشونۀ بدی نیست.

برام عجیب بود. بیشتر خوندم درباره‌ش. بهش می‌گن false menses یا Pseudomenstruation. از ۲ تا ۱۰ روزگی نوزاد دختر ممکنه پیش بیاد. به خاطر تغییرات هورمونی بعد از زایمانه. استروژن به شدت در خون مادر کم می‌شه و از طرفی بچه دیگه به جنین وصل نیست و انگار بدن خودش شروع می‌کنه به تنظیم خودش.

به پریودهای خودم فکر می‌کنم. به دردهایی که کشیدم. به لحظه‌هایی که شاکی بودم از تجربۀ خونریزی یا درد یا pms.

یعنی اون نوزاد اینا رو تجربه کرده؟ درد داشته؟

عجیبه.

به این فکر می‌کنم که چقدر بدن و عملکرداش عجیبن. یه لحظه حس خوبی دارم. از اینکه رحم نوزاد از روزای اول مشغوله. از اینکه همۀ این اتفاق‌ها می‌تونه منجر بشه به وجود نوزادهای دنیا.

ممنونم از همۀ پریودهایی که گذشتن تا آخرینِ پیش از حضور فسقلی. سپاس ویژه رو از آخری دارم که اتفاق نیفتاد و بهم فرصت داد فسقلی رو داشته باشم.



پریود
مادر شده‌م. نوشتن رو دوست داشتم. یه جایی لازم داشتم بنویسم و حرف بزنم با دیگران راجع به روزهای زندگیم. فکرهام رو بیارم روی کاغذ!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید