ویرگول
ورودثبت نام
خرده‌روایت‌های مادری
خرده‌روایت‌های مادریمادر شده‌م. نوشتن رو دوست داشتم. یه جایی لازم داشتم بنویسم و حرف بزنم با دیگران راجع به روزهای زندگیم. فکرهام رو بیارم روی کاغذ!
خرده‌روایت‌های مادری
خرده‌روایت‌های مادری
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

چهل‌ویک. قضاوت می‌کنم، پس هستم.

پیش از مادر شدن خیلی اهل قضاوت بودم.

پس از مادر شدن کمتر می‌تونم قضاوت کنم.

قضاوت دیگران، قضاوتشون در تصمیم‌هاشون، انتخاب‌هاشون و رفتارشون.

اما الان در شرایطی قرار گرفته‌م که حتی مادری خودم یا مادرم رو هم نمی‌تونم و نمی‌خوام که قضاوت کنم.

از فسقلی ممنونم که با حضورش به من کمک کرده کمتر قضاوت کنم.


قضاوتقضاوت دیگرانقضاوت کردنقضاوت نکنیممادری
۲
۰
خرده‌روایت‌های مادری
خرده‌روایت‌های مادری
مادر شده‌م. نوشتن رو دوست داشتم. یه جایی لازم داشتم بنویسم و حرف بزنم با دیگران راجع به روزهای زندگیم. فکرهام رو بیارم روی کاغذ!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید