سلام . من یاسین هستم متولد ۱۳ اسفند ۱۳۸۵.
من از بچگی نقاشی کردن رو دوست داشتم و عاشق نقاشی بودم اما کسی من رو تحویل نمیگرفت و الانم اصلا برای کسی مهم نیس که من چه جوری نقاشی میکشم من الان ۱۶ سالمه و تو ۱۲ اسفند ماه میشم ۱۷ ساله اما تو این ۱۷ سال هیچی حالم رو مثل نقاشی عوض نکرد میدونید من اصلا نمیگم کسی نیس که از من بهتر نقاشی کنه نمیگم من بهترین نقاشم اما علاقه ام نسبت به طراحی و نقاشی خیلی زیاده و حالم رو خوب میکنه اما کسی نیس که منو بفهمه یا درکم کنه .
من وقتی تازه رفتم کلاس دهم و باید انتخاب رشته میکردم میخواستم هنر رو انتخاب کنم اما به خاطر اینکه تو شهر ما نبود نتونستم تازه اگر هم بود نمیتونستم از پس هزینه هاش بر بیام برا همین رفتم فنیحرفهای رشته مکانیک خوندم چون یه کوچولو به کار هایه عملی هم علاقه داشتم اما همیشه فکرم پیش نقاشی بود بعد یک هفته که مکانیک میخوندم وقتی میرفتیم مهمونی یا کسی میاومد خونه مون میگفتن چی میخونی میگفتم مکانیک مسخرم میکردن آنقدر این مسخره شدن رفته رفته زیاد شد بعد دو هفته باز تغییر رشته دادم به رشته انسانی اما بدون هیچ علاقه ای اصلا هم خوشم نمیاومد از انسانی ? من بعد این تغییر رشته ها رفته رفته کلا داره از خودم بدم میاد.
تا جایی که به قرص خوردن و خودزنی رسیدم و هیچ امیدی ندارم ومیخوام هرچه زود تر تموم شه دیگه نمیخوام به خاطره نمره هایه کم تحقیر و مسخره شم کاش تموم شه ...
الان دوتا آرزو بیشتر ندارم یکی اینکه نقاشی بکشم و تو این کار حرفهای شم که نمیشه یکی هم اینکه یه شب بخوابم دیگه بیدار نشم . همین .
????☹️