از بهشت برگشته
میگن ندانستن عیب نیست، نپرسیدن عیب است.
اطلاعات مذهبی من کمه
دوهزاریم هم کمی کجه
خوب مسلما این مجموعه مشکلات باعث کج فهمی میشه
مساله از اونجا شروع شد که
ما ی سفر کاری ( البته چندین بار) رفتیم یکی از کشورهای نزدیک
تاکید میکنم که سفر تفریحی نبود
یعنی صرفا جاهای دیدنی نرفتیم
بلکه رفتیم و با مردمانشون زندگی کردیم
هم مسلمان داشتند و هم غیر مسلمان
ایرانی و سایر ملل هم که فراوان
اونجا مسائلی که میدیدم رو تجزیه و تحلیل کردم
دیدم اونجا قیمتها کمی پایین تر از ایرانه
مثلا با همون پولی که اینجا میشه ی شلوار چینی بنجل خرید، ی شلوار ترک خریدم،
مگه کهنه میشه
مگه پاره میشه
کیفیت هم که مثل تفاوت تلویزیون سیاه و سفید و ماهواره دیجیتالی
هوری بهشتی هم که ریخته تو خیابون
کسی نیست جمع کنه
بخصوص روس،
غیر مسلمانان که به کنار
ایرانی ها هم به کنار
خود مسلمانان اونجا هم با هر کی اراده میکنند رابطه ... دارند
مشروبات الکلی که نگو
به جای آب استفاده میشه
میوه همه چی هست و با درامد اونجا راحت میشه خرید
تفریحات سالم تا ناسالم
احساس امنیت و راحتی در حد خانه خاله
بالاخره
حس بدبختی یا متمایل به بدبختی اصلا براشون قابل درک نبود
چند ماه رو مخ اونا کار کردم
بالاخره نتونستم مفهوم پس انداز رو حالیشون بکنم
زندگیشون خلاصه میشد تو روزی چند ساعت کار (البته اونایی که دیگه خیلی فقر بودند) همراه با خوردن مشروبات و غذاعای لذیذ تا خرخره و کشیدن سیگار و اخر سر هم تفریحات شبانه
سرتونو درد نیارم
من کمی تفکر کردم، دیدم
اون بهشتی که به ما وعده داده بودند
اینجا بود ها
نگو آب در کوزه و ما گرد جهان میگردیم
نماز و روزه رو گذاشتم کنار
البته از وقتی برگشتم ایران بازم میخونم تا بتونم بازم برم بهشت
بعد برگشتن به ایران
و تفکر بیشتر در مورد خاطرات اون بهشت
دیدم نظرم درسته و واقعا اونجا بهشت بود
حالا سوال من اینه
واقعا بهشت، بهشت که میگن اونجاست
یا من کج فهمی دارم و اصلا بهشت ی خصوصیات دیگه ای داره؟