داستان کوتاه از زندگی شهید مدافع حرم سید محمد انور حسینی به نقل از همسر شهید:
محرم که می شد می گفت دوست داشتم عاشورا بودم و یکی از یارای امام حسین(علیه السلام) می شدم، قسمت نشد ولیاقت نداشتم.
وقتی اصرار میکردم که نره سوریه بهم گفت:
بذار برم خودمو محک بزنم ببینم واقعا دل و جرأت شو دارم یا نه؟