
ما همین حالا هم متحدیم، البته دستکم گرانش زمین این لطف را در حقمان کرده که همهمان را محکم چسبانده به این توپ آبی خاکی.
همه با هم داریم دور خورشید میچرخیم، نفس میکشیم، تولید میکنیم و مصرف میکنیم، بیوقفه.
اما اگر خیال کنیم این یعنی واقعاً متحدیم، سخت در اشتباهیم.
چه بسا روزی برسد که زمین را ترک کنیم و مستعمرههایی روی مریخ یا قمرهای زحل بسازیم.
شاید آنوقت فکر کنیم که مشکلاتمان را پشت سر گذاشتهایم و «ما» دیگر معنای جهانی پیدا کرده.
ولی تاریخ بشر چیز دیگری میگوید: ما استاد ساختن «ما» و «آنها» هستیم — حتی اگر «ما» مریخیها باشیم و «آنها» زمینیها.
شاید روزی همین تمدنهای فضایی با افتخار اسلحههایشان را به سمت زمین بگیرند و بگویند: این سیاره دیگر به ما تعلق ندارد، ضعیف است، پر از بحران و گذشتههای زشت.
مسئله واقعاً این نیست که کجا هستیم؛ مسئله این است که باور داریم چه هستیم.
و تا وقتی یاد نگیریم، هر جا که برویم — حتی وسط کهکشانها — همان مشکلات را با خود میبریم.
هیچ قانون طبیعی، هیچ رشته پنهانی در هستی وجود ندارد که تضمین کند ما، چه روی زمین چه روزی روی مریخ، اتحاد مشترکی خواهیم داشت. انسان بودن بهخودیِ خود ما را متحد نمیکند؛ همانطور که تاریخ پر است از انسانهایی که علیه یکدیگر ایستادهاند. پس اگر قرار است روزی زمینیها و مریخیها یا هر شکل دیگری از ما، واقعاً به وحدت برسند، این وحدت از دل اجبار یا طبیعت بیرون نمیآید؛ تنها از دل خرد میآید. شاید این همان معنای خردیسم باشد: آگاهی به این که اگر میخواهیم شکوه مشترکی داشته باشیم، باید خودمان آن را انتخاب کنیم — آگاهانه، آزادانه، و با پذیرش مسئولیت.
میگویند راهحلهای بیرونی کم نیست: قوانین، تکنولوژی، حتی سفر به مریخ. اما بگذار صادق باشیم: تا وقتی نگاه ما به دنیا همان نگاه قدیمی است این ابزارها فقط ظاهر قضیه را عوض میکنند، نه عمق آن را. شاید چیزی که کم داریم، یک جهانبینی خردمحور است؛ همان که خردیسم نامیده میشود. نگاهی که بفهمد ما، چه روی زمین چه در مریخ، در نهایت درکی مشترک داریم. آیا آمادهایم چنین تغییری را در خود بپذیریم، یا باز هم ترجیح میدهیم در بازیهای کهنهمان دست و پا بزنیم؟
شاید هزاران راهحل بیرونی داشته باشیم — پیمانها، قوانین، فناوریهای سبز، حتی برنامه مهاجرت به مریخ. اما راستش را بگوییم: تا کی میخواهیم چشممان را به سادهترین حقیقت ببندیم؟ اینکه هیچکس مقصر نیست، ولی همه با هم مسئولیم. تاریخ و غرایزمان ما را اینطور ساخته، اما تا چه وقت میخواهیم فقط بهانه بیاوریم؟ راهحل واقعی ساده است و در عین حال دشوار: باید نگاهمان به دنیا عوض شود. تنها وقتی دلهایمان جهان را یک کل ببیند، این زمین متحد خواهد شد — نه با زور قانون و تکنولوژی، که با آگاهی و انتخابی آگاهانه.