
خیلی خوبه ، چیز جالبیه که یه وقت هایی یه کلمه رو بذاریم جلومون و ساعت ها در موردش فکر کنیم
دکتر محمود حسابی ثابت کردند که زبان فارسی بالغ بر ۲۲۶ میلیون واژه دارد.
فرض کن ، اگر هر روز یک متن درمورد یک واژه بنویسم ۶۱۹۱ قرن طول میکشه تا تموم بشه
هومم ، جالب شد . ما در دنیایی به این بزرگی سر میکنیم اما بدون هیچ توضیحی از کنارشون رد میشیم و هیچ توجهی بهشون نمیکنیم.
من خودم بعد از چندین سال گذشتن از یک مسیر در راه خونه ام ، فهمیدم که داشتم چه چیز هایی رو از دست میدادم
میدونی؟ مغز مارو خیلی کوچیک کردند.
همش تو مدرسه به ما میگفتن حفظ کن ، اما وقتی ازشون میپرسدی چرا ، خودشون هم دلیل منطقی ای نداشتند و فقط میگفتن « دَرسِته دیگه »
اصلا چرا ما انسان ها از بدو تولد به سرعت نور پیشرفت میکنیم و زود زبان مادری رو یاد میگریم و مدرسه میریم اما وقتی تو مدرسه وقتمون رو هدر میدیم بعدش میفهمیم که کند شدیم ، دیگه نمیتونیم عین قبل تیز و فرز باشیم
اگه به یه بچه نگاه کنی میبینی که چقدر برای دنیایش ارزش قائل میشود و همش دنبال یادگیری هست و هر لحظه درباره پرسش از جهان اطرفتش است
اما وقتی که بزرگ میشود انگار آسمان را از اون گرفتند
سوال هایش در سینه اش حبس میشوند
انها خاک میشوند. زنده زنده به گور فرستاده میشوند و
دیگه به پشت سرشون نگاه نمیکنند.
همینجاست که یهو قلبت میگرد و میبینی داری بدون دلیل یسری متن هارو حفظ میکنی و اسمش رو هم احساس مسئولیت میدونی
البته اون موقع متوجه این نیستی ، زمان میطلبد.
صبر کن .
شاید الان از خودت پرسیدی معلق شدن چه ربطی به اینا دارند.
اما معلق شدن همینقدر میتونه آشکار باشه اما پنهان
ما درواقع در یک زندانی معلق شدیم.
زندان فکر ، زندان افکار نادرستی که بدون هیچ منطقی سر از پا در آوردند . سرت و برمیگردونی و میبینی دست پات رو بسته اند و مجبوری با همین وضع بدون هیچ فکری ادامه بدی و وقتت رو بگذرونی
اوه ، حرف زمان شد که هیچی نگو . دلم خونه.
هومم ، من نمیگم درس نخونید . بخونید اما با لذت و آرامش. به استرسی که وایمیستی تا معلم ورقه ها رو بده نمی ارزه.
اما موضوع من درس خوندن نیست موضوع فراتر از ایناست.
پ.ن : این نوشته خیلی عینی شد دوست دارم نوشته بعدی ( معلق ۲ ) ذهنی باشه.