انجمن اسلامی، برنامه ای تحت عنوان " طرح عقیق " داره.
این قضیه ای که میخام تعریف کنم مربوط به چند سال قبله. منم عضو انجمن بودم (مسئول بخش فرهنگی) تیم ما هم برنامه های زیادی برای طرح عیقیق داشت.
تعداد اعضامون کم بود ولی خلاقیت زیادی داشتیم. از هر کس تونستیم کمک گرفتیم. همکلاسیامون، دوستامون و... خیلی براش وقت گذاشیتم؛ حتی بعد از کلاس هم چند روز وایستادیم...
خیلی خوش گذشت. دوستایی که با هم نزدیک بودیم. میگفتیم میخندیدیم با هم ناهار میخوردیم. تو مدرسه که هیچکس جز ما نبود. هر چی میتونستیم شلوغ کاری میکردیم جیغ و دادو خنده... کسی هم نبود که جلومونو بگیره
خلاصه....
تصاویر کارهامونو فرستادیم تو سامانه عقیق. کارمون به حدی خوب بود که برای بازدید اومدن مدرسه مون. از مرکز، از یه شهر دیگه، مسئولین سپاه، امام جمعه ، مسئول اتحادیه انجمن شهرمون و خیلیای دیگه.
هر کدوممون مسئول یک غرفه بودیم. ازمون فیلم گرفتن .
کار بینظیر و عالی شد.
مسئول انجمن شهرمون، وقتی بقیه در حال بازدید از غرفه ها بودن به سرگروهمون گفت یه جایزه ی خوب پیش من دارین. دوستم اومد به ما گفت. منم که عشق جایزه. اصلا همه کارامو برای جایزش انجام میدم. خیلی خوشحال شدم . گفتم یه جایزه ی خوب از حاج آقا!!!! جووووون! ایوللللل!!!! چه شود!!!!
منتظر بودم که یه جایزه ی خفن به ما بدن ! خیلی خفن! شبا با یاد جایزه به خواب میرفتم. :)
چند روز گذشت...
چند هفته گذشت.....
چند ماه گذشت...........
چند سال هم گذشت............
و من هنوز منتظر جایزه مخصوص حاج آقا ام :)
شما رو جان عزیزتون،
به درخشش آفتاب لب بوم،
به حرمت نون و نمک،
به احترام دونه دونه موی سفید و سیاهتون
اگه به کسی قول میدین حتما عمل کنید.
پ ن: باید بگم که چند ماه بعد از اون ماجرا از طرف انجمن، به تیم ما نفری یک ظرف بلور کاوه هدیه دادن! دستشون درد نکنه واقعا میذاریم روی جهازمون!
ولی جایزه مخصوص به دست ما نرسید.