چطور مقایسه با دیگران دزد تمرکز، شادی و رشد شخصی ماست؟
یه جمله معروف هست که چندبار تو کانالهای تلگرام خوندم و میگه:
«مقایسه، دزد شادیه.»
در ظاهر یه جمله انگیزشی سادهست. اما اگه یه بار واقعا توی زندگی تجربهش کرده باشی، میفهمی این جمله، فقط یک نقلقول قشنگ نیست — بلکه یه تلنگر جدیه.
تلنگری به هممون که بدون اینکه خودمون بفهمیم، داریم خودمون رو با دیگران میسنجیم و از مسیر واقعیمون دور میشیم.
صبح گوشیتو برمیداری و با یه اسکرول ساده، میبینی:
یه نفر توی ۲۶ سالگی شرکت خودش رو زده
یکی دیگه داره توی یه کشور دیگه کار موردعلاقهش رو میکنه
یکی هم وسط یه طبیعت رویایی، داره کتابی میخونه که تو هفته پیش نصفش رو نخوندی...
تو هم؟ شاید هنوز داری دنبال اینی که اصلاً از چی خوشت میاد یا چرا انقدر بیحال شدی.
و اونجاست که مقایسه شروع میشه:
«من چرا مثل اون نیستم؟ من چرا عقبم؟ چرا نمیتونم؟»
بزرگترین خطری که مقایسه داره اینه که آرومآروم تمرکزتو از خودت میگیره.
به جای اینکه نگاه کنی امروزت نسبت به دیروزت چهقدر رشد کرده، حواست میره به اینکه «بقیه الان کجان؟»
«من هنوز نتونستم یه مهارت جدید یاد بگیرم، اونوقت فلانی داره دوره آموزش خودش رو میفروشه.»
«من هنوز نمیدونم علاقهم چیه، اونوقت یکی دیگه داره از علاقهش پول درمیاره.»
و همینجوری خودت رو نابود میکنی، نه به خاطر اینکه رشد نکردی، بلکه چون داری با مقیاسی اشتباه خودتو میسنجی.
یه چیزی رو هیچوقت فراموش نکن:
هیچکس همه زندگیشو بهت نشون نمیده.
تو فقط «صفحههای پر زرقوبرق» زندگی آدمها رو میبینی.
کسی اون روزهایی که ناامید بودن، شکست خوردن، بیهدف موندن یا از خودشون متنفر بودن رو باهات به اشتراک نمیذاره.
مقایسه کردن خودت با بخشی از زندگی یه نفر دیگه، مثل اینه که نقشه یه کشور رو با عکس ماهوارهای یه شهر مقایسه کنی.
اصلاً قابل سنجش نیست!
رشد شخصی مسابقه نیست.
هیچ خط پایانی وجود نداره.
مهم نیست کی زودتر به فلان هدف برسه. مهم اینه که تو داری قدم برمیداری یا نه.
آیا نسبت به پارسال آگاهتر شدی؟
آیا الان میتونی بهتر از قبل با ترسهات روبهرو شی؟
آیا تونستی خودت رو بهتر بشناسی؟
اگه جواب حتی یکیش مثبته، تو توی مسیر رشدی.
وقتی زندگی بقیه رو میبینی، یادت نره اون فقط «قسمتی» از واقعیت اوناست.
پس هر وقت ذهنت رفت سمت مقایسه، این سوال رو از خودت بپرس:
«من واقعاً همه چیز اون آدم رو میدونم؟ یا دارم با یه تصویر کاملشده ذهنی مقایسه میکنم؟»
هر شب فقط با خودت مقایسه کن:
چی یاد گرفتم؟
امروز بهتر از دیروزم بودم؟
کجاها میتونم بهتر باشم؟
خودت رو معیار خودت بدون.
تصمیم بگیر که از این به بعد با خودت مهربونتر باشی.
مقایسه رو به رسمیت نشناسی.
بفهمی که مسیر هرکسی متفاوته، مثل اثر انگشت.
قرار نیست شبیه کسی باشی. تو قرارِ فقط «نسخه اصیل خودت» باشی.
جمعبندی
مقایسه، یکی از بیصداترین دشمنان رشد شخصیه.
از بیرون معلوم نیست، اما توی ذهن، عمیقترین زخمها رو میزنه.
از خودت مراقبت کن.
رشد یعنی هر روز یک قدم به خودِ واقعیات نزدیکتر شدن، نه یک قدم شبیهتر به دیگران شدن.
حالا تو بگو:
تا حالا شده خودتو با کسی مقایسه کنی و از اون حالت خسته بشی؟
چهجوری ازش بیرون اومدی؟
برام بنویس، میدونی که همیشه با دقت میخونم.