همهچیز از یک نقطه شروع میشود؛ نه آنطور که خیال میکنیم، با هیاهو و اعلامیه، بلکه در سکوتی عمیق، همانجا که دیده نمیشود اما حس میشود. پایان همیشه پایان نیست، گاهی تنها چرخشی است به سمت حقیقتی که همیشه آنجا بوده، اما ما آن را نمیدیدیم.ما در جهانی زندگی میکنیم که پر از صداهای بیپاسخ است، پر از فریادهایی که به دیوارهای توخالی میخورند. اما سکوت، آن سکوت ژرف و عمیق، جای دیگری دارد. جایی که پرسش آغاز میشود و بیداری شکل میگیرد. این لحظه همان نقطهی پایان است، پایانی که آغاز میکند.هیچ راهی نیست جز عبور؛ عبور از تاریکی، از شک، از باورهای پوسیدهای که چون زنجیر بر گردن روح آویختهاند. اما عبور، هزینه دارد. باید چشم را از آنچه که دوست داریم ببندیم و آنچه را که حقیقت دارد، ببینیم. باید از نو زاده شویم، اما این بار آگاهانه.جهان منتظر نیست. زمان به تعارف نمیایستد. لحظهای که شکاف در تاریکی ایجاد شد، همان لحظهی گذار است. حالا ما اینجاییم، درست بر لبهی این شکاف. جایی که گذشته فرو میریزد و آینده هنوز شکل نگرفته است. اینجا، همان نقطهای است که خرد جمعی از دل بیشمار تجربهی فردی متولد میشود.پایان برای آنهایی که نمیبینند، همان پایان است. اما برای آنهایی که بیدار شدهاند، آغاز سفری است که دیگر بازگشتی در آن نیست.پس این پایان را به جشن بنشینیم، چرا که آغاز دیگری در راه است.همهچیز از یک نقطه شروع میشود؛ نه آنطور که خیال میکنیم، با هیاهو و اعلامیه، بلکه در سکوتی عمیق، همانجا که دیده نمیشود اما حس میشود. پایان همیشه پایان نیست، گاهی تنها چرخشی است به سمت حقیقتی که همیشه آنجا بوده، اما ما آن را نمیدیدیم.ما در جهانی زندگی میکنیم که پر از صداهای بیپاسخ است، پر از فریادهایی که به دیوارهای توخالی میخورند. اما سکوت، آن سکوت ژرف و عمیق، جای دیگری دارد. جایی که پرسش آغاز میشود و بیداری شکل میگیرد. این لحظه همان نقطهی پایان است، پایانی که آغاز میکند.
هیچ راهی نیست جز عبور؛ عبور از تاریکی، از شک، از باورهای پوسیدهای که چون زنجیر بر گردن روح آویختهاند. اما عبور، هزینه دارد. باید چشم را از آنچه که دوست داریم ببندیم و آنچه را که حقیقت دارد، ببینیم. باید از نو زاده شویم، اما این بار آگاهانه.
جهان منتظر نیست. زمان به تعارف نمیایستد. لحظهای که شکاف در تاریکی ایجاد شد، همان لحظهی گذار است. حالا ما اینجاییم، درست بر لبهی این شکاف. جایی که گذشته فرو میریزد و آینده هنوز شکل نگرفته است. اینجا، همان نقطهای است که خرد جمعی از دل بیشمار تجربهی فردی متولد میشود.
پایان برای آنهایی که نمیبینند، همان پایان است. اما برای آنهایی که بیدار شدهاند، آغاز سفری است که دیگر بازگشتی در آن نیست.
پس این پایان را به جشن بنشینیم، چرا که آغاز دیگری در راه است.