جادوی KPI (شاخص های کلیدی عملکرد) : این معیارها فقط برای ردیابی موفقیت محصول نیستند. آنها سلاح مخفی شما برای اولویت بندی کارهای عقب افتاده شما هستند. بیایید نحوه استفاده از KPIها برای تبدیل شدن به یک حرفه ای اولویت بندی عقب مانده را توضیح دهیم.
زیرا شهود فقط می تواند شما را تا این حد دور کند. تصور کنید که یک ویژگی جدید جالب را بر اساس یک قاطعیت در اولویت قرار دهید، فقط متوجه شوید که تأثیر کمتری بر تعامل کاربر دارد. آخ.
این KPI ها بینش های مبتنی بر داده را برای هدایت تصمیمات شما ارائه می دهند. آنها به شما کمک می کنند به طور عینی موارد عقب مانده را بر اساس پتانسیل آنها برای دستیابی به اهداف محصول خود ارزیابی کنید. این به این معنی است:
توسعه متمرکز: با اولویت دادن به وظایف پر تاثیر، مطمئن می شوید که تلاش های تیم شما بیشترین ارزش را دارد.
افزایش راندمان: دیگر وقت خود را روی ویژگی هایی با شانس کم موفقیت تلف نمی کنید.
سهامداران شادتر: اولویت بندی مبتنی بر داده ها باعث ایجاد اعتماد می شود و جهت استراتژیک محصول شما را نشان می دهد.
معیار KPIهای مناسب به محصول و اهداف شما بستگی دارد. در اینجا برخی از موارد رایج برای در نظر گرفتن وجود دارد:
هزینه جذب مشتری (CAC): ویژگی هایی را اولویت بندی کنید که می توانند CAC را کاهش دهند و خرید کاربران جدید را ارزان تر کنند.
ارزش طول عمر مشتری (CLTV): روی کارهایی تمرکز کنید که CLTV را افزایش می دهند، مانند بهبود حفظ کاربر یا فرصت های فروش بیشتر.
امتیاز خالص تبلیغ کننده (NPS): ویژگی هایی را اولویت بندی کنید که مشتریان را خوشحال می کند و NPS را تقویت می کند، معیار کلیدی وفاداری.
نرخ تبدیل: تنگناها را در قیف تبدیل خود شناسایی و برطرف کنید، و وظایفی را که سفر کاربر را هموارتر می کنند، اولویت بندی کنید.
زمان ارزش گذاری (TtV): روی ویژگی هایی تمرکز کنید که کاربران را سریع راه اندازی کرده و بازده سرمایه گذاری آنها را با محصول خود به حداکثر می رساند.
در اینجا نحوه ادغام KPIها در فرآیند اولویت بندی خود آورده شده است:
1. اهداف محصول خود را تعریف کنید: برای رسیدن به چه چیزی تلاش می کنید؟ افزایش تعامل؟ درآمد بالاتر؟ وضوح اهداف برای انتخاب KPI مناسب بسیار مهم است.
2. نقشه KPIها به آیتم های Backlog: برای هر آیتم بک لاگ، KPIهای مربوطه را مشخص کنید که بر آن تاثیر می گذارد. این یک ارتباط واضح بین ویژگی ها و اهداف کلی شما ایجاد می کند.
3. سیستم امتیازدهی: یک سیستم امتیازدهی بر اساس KPIهای انتخابی خود ایجاد کنید. بر اساس اینکه یک مورد چقدر بر هر معیار تأثیر می گذارد، امتیازها را اختصاص دهید.
4. اولویت بندی و اصلاح: موارد عقب مانده با بالاترین امتیاز در اولویت قرار دارند. KPIها و سیستم امتیازدهی خود را به طور مرتب بررسی کنید تا مطمئن شوید که با تکامل محصول شما مرتبط باقی می مانند.
معیار KPI ها یک راهنما هستند، نه یک انجیل. عوامل کیفی مانند بازخورد کاربر و روند بازار را در نظر بگیرید. کلید این است که از داده ها برای تصمیم گیری آگاهانه استفاده کنید و از اولویت بندی صرفاً بر اساس احساس درونی اجتناب کنید.
با استفاده از قدرت KPI ها، می توانید محصول عقب مانده خود را از یک کوه دلهره آور به یک نقشه راه استراتژیک برای موفقیت تبدیل کنید. بنابراین، داده ها را در آغوش بگیرید، با هدف اولویت بندی کنید و شاهد افزایش محصول خود باشید!