ویرگول
ورودثبت نام
فهيمه آپرويز
فهيمه آپرويزدانشجوي حقوق كيفري و جرم شناسي
فهيمه آپرويز
فهيمه آپرويز
خواندن ۱ دقیقه·۳ ماه پیش

چرا روزها ديگر مهربان نيستند؟

روزگار تغييرات زيادي داشته بنظرم از يك دوران گذار به نسبت طولاني رد شديم و به يك دوران جديد رسيديم، روزهايي كه ديگر رنگ و بوي قبل راندارد نسل جوان و به اصطلاح "زد" نگرشي كاملا متفاوت دارند همه چيزشان فرق دارد حتي ادبيات و كاربرد واژگاني كه براي ما دهه پنجاهي و شصتي ها بيگانه است. و گاهي با واژه شما نميدونيد يا نميفهميد مواجه ميشويم. معيارهاي احترام و مراعات هم عوض شده و اين نوع گفتگو و رويكرد را عادي ميدانند، ولي نسبت به خود طور ديگري فكر ميكنند.

شايد درك ما از اونها مناسب و به اندازه نيست، ولي هر چه كه هست شايد لازم باشد كمي هم فكر شود كه ما چه گناهي داريم كه با اين بخش از دوران اجتماعي روبرو شديم. ازطرفي زماني نبايد روي حرف بزرگترمان كلامي ميگفتيم و از طرفي وقتي براي بدست آوردن دل پدر و مادرمان پا روي بسياري از علايق و سلايق شخصي مان ميگذارديم و حالا بخاطر فرزند بايد از بسياري از خواسته هايمان چشم بپوشيم و تن دهيم به آنچه آنها ميخواهند و بگذريم از بسياري از آنچه در قلب و دلمان ميگذرد. پارادكس غريبي است نميدانم چگونه بايد حلش كرد به هر جهت يك طرف باخت بدي ميدهد كه بيشتر باخت دهنده قديمي تر ها هستند ولي واقعا بخشي از دهه پنجاهي شصتي ها جواني نكرديم و جواني نكرده به پيري رسيديم حالا گاهي از لباس پوشيدنمان هم ايراد ميگيرند غافل از اينكه حسرت بسياري از دلخوشيهاي كوچكمان آرزو نشده در گذر زمان سوختند و به روياهاي ذهني مان تبديل و بايگاني شدند بي آنكه فرصت خودنمايي پيدا كنند و در نطفه خفه شدند، پدر و مادري كه يا نيستند يا خيلي پير شدند و فرزنداني كه از سويشان به عدم درك متهم هستيم و… روزهايي كه ديگر مهربان نيستند…

جوانیپدرفرزند
۳
۰
فهيمه آپرويز
فهيمه آپرويز
دانشجوي حقوق كيفري و جرم شناسي
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید