عطیه حزیت
عطیه حزیت
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

آسمان

مادرم می گفت:وقتی دلت گرفت ،دستاتو ببر بالا سمت
آسمون دعا کن ،از خدا بخواه کمکت کنه .
بابام می گفت:آسمون رواینطوری نبین ،خیلی مرده به وا... آخه وقتی مردم اشک می ریزن
طلب بارون می کنن !طاقت نمیاره .شروع می کنه به گریستن ،حالا گریه کن و کی گریه کن.
برادرم می گفت:از آسمون خوشم نمیاد !خیلی بی رحمه ،وقتی دلش پر بشه از مردم اینقدر می باره تا سیل بشه!
هر چه داد می زنی ،فریاد می زنی !اصلا گوشش بدهکار نیس ،حاشا و کلا!
خواهرم می گفت :از روی بچه م به ماه نگاه کردم ،اوه چه خوشگله ،ماه ماهه !شب های پر ستاره که دیگه نگو ،

مثل دامن سیاه یه زن می مونه پراز خال سفید!
من میگم :آسمون رو باید از نگاه شاعرا دید ،چه زیبا میگن ...آدمو مست می کنن با شعراشون!
منوچهری دامغانی خیلی قشنگ گفته !!باید بری یه شب دامغان شب بخوابی و به آسمون شب نگاه کنی تا بفهمی !
آفرین بر مرکبی کو بشنود در نیمه شب
بانگ پای مورچه از زیر چاه شصت باز!

#عطیه حزیت1دی1400نوشته شده


ماهآسمون
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید