#یادداشت_کتاب
#خوشههای_خشم
کتاب خوشههای خشم شرح زندگی خانواده جود است. خانوادهای که در یکی از ایالتهای جنوبی آمریکا زندگی میکنند و به علت خشکسالی، بانک مزرعه آنها را ضبط میکند. آنها که خانهشان را از دست دادهاند با هدف یافتن کار به غرب (کالیفرنیا) مهاجرت میکنند. کتاب شرح زندگی خانواده جود و سایر مردم شبیه آنهاست در طول این سفر و پس از رسیدن به مقصد. داستان بخشی از جامعه را در بحرانهای اقتصادی نیمه اول قرن بیستم آمریکا به تصویر میکشد.
نثر کتاب فوق العاده است. خصوصا وقتی آرمان سلطانزاده آن را بخواند. کتاب پر از جزئیات است و توصیفات آنقدر خوب و کافی بیان شده است که با خواندن سطر سطر آن حس دیدن فیلم به مخاطب دست میدهد.
هر شخصیت داستان را میتوان نماد یک قشر جامعه در نظر گرفت. پدربزرگ و مادر بزرگ نماد سنتها هستند. پدر نماینده مردها و مادر نماد زنها و حافظ خانواده، عمو جان نماد آدمهای ناامید، هرکدام از فرزندان و حتی کشیش کیسی که از ابتدای داستان همراه آنها میشود همینطور.
خواندن این کتاب جدا از اینکه مخاطب را با تاریخ جامعه آمریکایی آشنا میکند، در هر قسمت داستان میتواند بخشی از تاریخ جهان را به تصویر بکشد. تاریخی که همواره تکرار میشود.
در تمام طول داستان منتظر بودم بفهمم نویسنده چطور کتاب را به پایان میبرد و از خواندن پایان آن واقعا غافلگیر شدم و مثل برخی قسمتهای دیگر کتاب اشک در چشمانم جمع شد.
** این یادداشت برای چالش مرورنویسی فراکتاب نوشته شده است.