ویرگول
ورودثبت نام
محمد حسام بهرامی سپهر
محمد حسام بهرامی سپهر
خواندن ۱ دقیقه·۱ ماه پیش

محمد حسام بهرامی سپهر

کتاب امام حسین نویسنده حسام بهرامی سپهر خلاصه کتاب: یک مرد بسیار بد بودی روزی برای درست کردن غذا به هیزم نیاز داشت و آن مرد گناهکار به خانه همسایه رفت تا هیزم بیاورد وقتی به آنجا رفت دید که خانه همسایه عزاداری امام حسین بود وقتی رفت تو چند تا هیزم از زیر دیگ برنج در آورد وقتی دید که هیزم ها دارند خاموش می‌شود آنها را فوت کرد و روشن نگه داشت و ذره ای از دود آن آتش به چشمم رفت و چند قطره اشک ریخت وقتی به نزدیک خانه رسید سکته کرد و از دنیا و فرشتگان میخواستن او را به بهشت ببرن امام حسین جلوی آنها را گرفت و گفت این مرد دیگ عزاداری مرا روشن کرد و آن را به بهشت ببرید و برای من اشک ریخت و من تمام گناهان آن را میبخشم

امام حسینمحمد حسام بهرامی سپهرنویسندهشاعرایرانی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید