حدود ۲تا ۳هفته پیش استاد درس فارماکولوژیمون در حالیکه مبحث افسردگی و داروهای مرتبط رو توضیح میداد.خاطرهای از مادری که افسردگی پس از زایمان داشته رو تعریف کرد.

این خانم به دلیل بیتوجهی اطرافیانش اونقدر افسردگی درونش زیاد میشه که یک روز بچهشو میزاره روی گاز، واین بچهرو با سوختگی درجه۳ به بیمارستان میرسونن!
یکی از مواردی که استادمون بهش اشاره کرد؛ این بود که مادر چون حس می کنه کسی بهش توجه نمیکنه و همه حواسها روی بچه هست، علائمش شدیدتر میشه!
اون لحظه تو ذهنم یک علامت سوال بزرگ ایجاد شد. اینکه چرا؟
در ادامه باهم بیشتر درمورد افسردگی پس از زایمان یاد میگیریم.
چرا افسردگی پس از زایمان ایجاد میشه؟
۱: تغییرات هورمونی
بعد از زایمان سطح هورمونهایی مثل استروژن و پروژسترون بهطور ناگهانی کم میشه واین افت شدید میتونه روی سیستم عصبی و خلقوخو اثر بزاره.
۲:کمبود خواب
نوازاد تازه متولد شده خوابش نامنظم هست و همین باعث میشه که مادر نتونه به اندازه کافی استراحت کنه، واین خستگی مداوم می تونه توان روانی مادر رو کم کنه.
۳:فشار مسئولیتها
مراقبت از نوزاد، شیردهی، کارهای خونه و گاهی در مادران شاغل، کار بیرون فشار زیادی رو به مادر وارد میکنه.
۴:تغییرات جسمی وذهنی
دردهای احتمالی بعد از زایمان، تغییرات وزن و ظاهر بدن، احساس از دست دادن آزادی شخصی و... همشون میتونن باعث حس ناراحتی مادر بشن.
۵:سابقه افسردگی یا اضطراب
مادری که قبلا هم سابقه افسردگی و اضطراب داشته، احتمال بیشتری براش وجود داره که بعد از زایمان هم دچار افسردگی و اضطراب بشه.
۶:مسائل روابط خانوادگی یا حمایت ناکافی
تنهایی، درگیریهای زناشویی یا کمبود حمایت اطرافیان میتونه علائم رو تشدید کنه.
علائم افسردگی پس از زایمان چیه؟
باید توجه کنیم که علائم در هرکسی متفاوته؛ ولی یه سری علائم کلی هست که رایج تر هست.
این علائم شامل:
غمگینی دائم یا گریههای مکرر
احساس پوچی، ناامیدی یا بیارزشی
اضطراب شدید و نگرانی مداوم
بی علاقه بودن نسبت به فعالیتهایی که قبلا برای مادر لذتبخش بوده
اختلال درخواب حتی وقتی نوزاد خواب هست
مشکل در تمرکز و تصمیم گیری
احساس ناتوانی در برقرای ارتباط با نوزاد
افکار آسیب رساندن به خود یا نوزاد(نیازمند رسیدگی فوری توسط متخصص)

وظیفه اطرافیان در این شرایط چیه؟
۱:حمایت عاطفی
اطرافیان باید بدون قضاوت به صحبتهای مادر گوش بدن، از طرفی احساسات مادر روهم بیاهمیت جلوه ندن؛ مثلا به مادر نگویند که بقیه هم زایمان میکنن و تو داری خیلی بزرگش میکنی و...
بهترین کاری که اطرافیان می تونن انجام بدن اینه که مادر رو درک کنن و اجازه بدن تا مادر احساساتش رو بیان کنه.
۲:تقسیم مسئولیتها
اطرافیان و همسر، وظیفه دارن که بخشی از مسئولیتهارو بپذیرن و به مادر در مراقبت از نوزاد کمک کنن(حمام، خواباندن و...)
۳:تشویق به استراحت
اطرافیان وظیفه دارن که محیطی آرام رو برای مادر فراهم کنن تا مادر چند ساعتی بدون مزاحمت بخوابه!
درحاشیه اینو بگم که، مسئله استراحت مادر وخوابیدن کافی مادر اهمیت زیادی داره.
بطوریکه یکی از اساتیدمون حدود یک ماه پیش، سرکلاس داشت می گفت:(مادری بوده که ۱۴روز، فقط ۴۸ساعت خوابیده بوده، و مادر حین شیر دادن به بچه خوابش میبره و بچه خفه میشه و...!)
۴:حمایت عملی
اطرافیان باید ازنوزاد نگهداری کنن، برای مادر غذا آماده کنن و...
۵:تشویق به مراجعه به متخصص
در صورتیکه علائم مادر بیشتراز دوهفته طول بکشه و شدید بشه، خانواده وظیفه داره که مادر رو برای مراجعه به روانشناس یا روانپزشک همراهی کنه.
شما تجربهای از افسردگی پس از زایمان درخودتون یا اطرافیانتون داشتین؟چکار کردین؟