ویرگول
ورودثبت نام
Yotab
Yotab
Yotab
Yotab
خواندن ۲ دقیقه·۸ ماه پیش

جاده تاریک

ای کاش برای ما انسان های که تازه اول زندگی هستیم و خوب ،انسان هستیم و واقعا نمی‌توانیم از پس هزاران مشغله فکری،روحی،روانی و....کنار بیاییم آینده نشان داده میشد.

آینده کلمه عجیبی است که برای بعضی از ماها با حس ها ی متفاوتی همراه است.

من یکی که فکر کنم اصلا و ابدا بتوانم اینده خود را پیش بینی کنم زیرا که برایم هر روز اتفاقات جدیدی رخ میدهد که آینده من را زیر و رو میکند.

احساس میکنم که من خیلی زود باور هستم ،شاید هم این فقط یک احساس نیست بلکه خوب...واقعیت است.هر چه هرکس بگوید به دیده ی منت باور میکنم(البته بعضی از چیز ها، نه اینکه بگوید الان که شب است، صبح است و باور کنم!).این یک ویژگی خیلی خیلی خیلی بد است .از بچگی همینطور بودم شاید من را زیاد به دنبال نخود سیاه فرستاده اند.احساس میکنم در حدی ساده هستم که حتی همین اینده ام را هم جلو ی چشم دیگران میگذارم و میگویم:

بفرمایید شما فقط امر کنید تا من برم باور کنم.

شوخی نمیکنم و واقعا جدی هستم !

البته در رابطه با آینده مشکلات بسیار زیادی هم دارم .من از بچگی همیشه در حال آشنا شدن با شغل های مختلف بودم نه مثل یک بچه ی آدم نه بلکه شبیه به یک ....نمیدانم شاید فرازمینی .

به هر حال هر روز که با یک شغل جدید آشنا میدم میخواستم که آن را برای اینده خودم در نظر بگیرم .البته بچه ی جوگیری هم نبودم و با امکانات کمم در رابطه با اون تحقیق میکردم و از پدر و مادرم می‌پرسیدم و یا یادم است یک بار که حس و حال مجری شدن داشتم سعی کردم که زیر نویس های زیر تلویزیون را مانند مجری ها روان بخوانم ..(کلا درگیر بودم).به هر حال بزرگ شدم. (البته کمی بزرگ شدم)و به اینجا رسیدم.

خوشبختانه با درگیری های بچگی ام توانستم شغل مورد نظر م را تا حدودی پیدا کنم اما خوب این راه های رسیدن به آن است که سادگی من را ،فریب می‌دهد. (همان انتخاب رشته و از این کابوس ها)

LJ

روحی روانیایندهانتخاب رشتهترسساده
۹
۴
Yotab
Yotab
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید