Yotab
خواندن ۳ دقیقه·۱ ماه پیش

هدف زندگی

هدف زندگی من چیست آیا بگویم آرامش و یا بگویم پول اصلا آن بچه ای که چهارده سال پیش زاییده شد چه می‌دانست پول و یا آرامش چیست .

همه انسان ها در چرخ زندگی شأن گاهی له میشوندگاهی سرعت می‌گیرند و گاهی هم برای همیش می ایستند. به گونه ای که از همان بچگی در حال سرعت گرفتند و هیچ وقت به آن سرعت دلخواه نرسیده اند جوری که له شدن را بخشی از زندگیشان دانستند ولی تا به حال دلیل آن را از خودشان نپرسیدن .

ا

اگر ما در یک عمل انجام شده قرار گرفتیم آیا کسی قبل از این که مارا وارد این بازی بی برگشت کند در باره ی آن با ما حرف زده بود؟.گر چه فکر کنم اگر حرف زده بود چیز های خوبی نگفته است .من اصلا منفی فکر نمیکنم زیرا اگر زاویه ی دیده تان را تغییر دهید درباره ی هدف زندگی بعضی افراد واقعا چیز های خوبی نمیشه گفت و یا شاید هم اکثر افراد .

منظورم از چیز بد همین است که همه برای پول تلاش میکنند پول پول پول برای پول خسته میشوند و درد میکشند ولی هیچ وقت راضی نمی‌شوند که از کوهی بالا بروند و منظره ی زیبایی آن را ببینند و برای آن درد بکشند برای پول حرف می‌خورند ولی هیچ وقت راضی نیستند از حق مظلومی دفاع کنند و درباره ی آن حرف بخورند آیا این هدف پوچ نشان دهنده ی پوچی زندگی نیست ؟.

بی شک بله .اگر بخواهم از منطق برایتان بگویم اگر بخواهم به هزاران سال پیش برگردم و خودم را جای ابو علی سینا ،سقراط و یا بقیه منطق دانان بگذارم باز هم همین را میگویم ایا چیزی که شروع میشود و بعد با مرگ پایان میابد ولی هیچ نتیجه ای ندارد و هیچ چیزی برای آن به دست نمی‌آورند صفر و پوچ نیست .

البته باز هم در این باره باید جهت نگرش را تغییر داد زیرا که همین پوچ بودن زندگی نشان دهنده ی همه چیز است .نشان دهنده ی این که من نمیخواهم برای این زندگی پوچم با توجه به حرف مردم غصه بخورم میخواهم اگر پوچ است برای خودم پوچ باقی بماند .

نمیخواهم در این زندگی پوچم کاری نکرده بگذارم چون اگر پوچ است یعنی شکست هایم هم چیزی از من کم نمی‌کنند .

چون نمیخواهم در این زندگی پوچم در تمام مدت در حالت غم باشم چون اگر پوچ است با اشک هایش چیزی تغییر نمیکند چیزی که میلیون ها سال است همینگونه بنیان نهاده شده.

پس در آخر هدف زندگی چیست .بگذارید واضح تر بپرسم در نهایت ما چیستیم در نهایت ما با این بدن وارد زندگی میشویم با حس های پنج گانه مان زندگی میکنیم و هدف ما چیزی جز آن ها نیست چیزی جز شناخت آن ها استفاده از آن ها چیزی جز فکر کردن در رابطه با آن چیزی جز مغز نیست که همین الان داریم با آن در رابطه با معنی هدف زندگی فکر میکنیم چیزی جز بینی نیست که با آن بو ها را حس می‌کنیم تا این هدف همراه با بو باشد چیزی جز پوست نیست تا با آن اجسام و زندگی را لمس کنیم تا این هدف همراه با جنس باشد .

البته خودم را گول نمی‌زنم اما هدف زندگی میلیون ها آدم هیچ وقت هدف زندگی آن فیلسوف فقیر در گوشه شهر های یونان نیست و هیچ وقت هم نبوده .آن فیلسوف از خودش از مغزش از هوشیاری اش استفاده میکرد و شاید تمام زندگی اش با آن خلاصه میشد همانی که با استفاده از آن انسان فهمید که خدایی وجود دارد و حتی قبل از آن با استفاده از آن خودش را از غار بیرون آورد



شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید