این فقط شرکت شما نیست که با نوآوری دست و پنجه نرم می کند. بر اساس نظرسنجی مک کینزی، 94 درصد از مدیران شرکت های مورد بررسی گفتند که از عملکرد نوآوری شرکت خود ناراضی هستند.
یکی از بزرگترین دلایل شکست نوآوری فقدان یا نامشخص بودن استراتژی نوآوری شرکت است.
در اکثر شرکتها، کسانی که مسئولیت نوآوری را بر عهده دارند نمیدانند که کدام موضوع ها اولویت دارند یا هنگام ارائه ایده ها به دنبال چه چیزی باشند. به زبان ساده تر دانش اولیه در مورد جهتی که یک شرکت می خواهد در آن توسعه یابد وجود ندارد.
وقتی استراتژی روشنی ندارید، تلاشهای نوآوری شما ممکن است مانند تابلوی زیر باشد. هر بخش سازمان ممکن است تلاش خود را برای نوآوری آغاز کند، در جهت خود حرکت کند، بدون اینکه بداند ابتکارات آنها چه ارزشی دارد.
از پنج نفر در یک شرکت بپرسید که نوآوری به چه معناست، و احتمالاً پنج پاسخ متفاوت دریافت خواهید کرد. نوآوری می تواند در یک شرکت در معنی و مثال های آن متفاوت باشد. بنابراین اولین قدم این است که بر روی یک تعریف واحد از نوآوری در سراسر شرکت خود توافق کنید. و این تنها زمانی اتفاق می افتد که استراتژی روشن داشته باشید.
" نقطه شروع هر فعالیت نوآوری باید استراتژی شرکت شما باشد."
هر نوآوری باید در راستای استراتژی شرکت باشد و به دستیابی به اهداف شرکت کمک کند.
استراتژی ای که به این سه سوال بزرگ پاسخ می دهد:
یک استراتژی نوآوری باید ماموریت مشترک و فعالیتهای کلیدی را بیان کند تا به شما کمک کند به آنجا برسید.
یک استراتژی نوآوری عالی معمولاً شامل اجزای زیر است:
در این بخش، متوجه می شوید که چه چیزی در شرکت شما برای نوآوری کار می کند. شما باید تمام ابتکارات نوآوری در حال اجرا را پیدا کنید و ببینید کدام یک از آن ابتکارات واقعاً ارزش تولید می کنند و چه چیزی نیاز به بهبود بیشتری دارد. اینجاست که شما فعالیت هایی را که بیشترین تأثیر را بر کسب و کار شما دارند فهرست می کنید.
اساساً، شما سعی می کنید درک درستی از چگونگی و چرایی نوآوری در حال حاضر در شرکت به دست آورید. موانع/چالشهای موجود برای رسیدن به اهداف نوآوریتان چیست؟
زیرا نوآوری همه چیز در مورد درک بازار و فناوری هایی است که می تواند بازار را مختل کند.
در شکل پایین، در بیانیه ماموریت نوآوری، شما به دو بعد مختلف نگاه خواهید کرد:
که 3 انگیزه مختلف می تواند وجود داشته باشد:
نگاه به اهداف بلند مدتی که به رشد شرکت در آینده کمک می کند.
مهمترین هدف در اینجا آماده سازی سازمان از داخل و خارج برای تغییرات آتی در فناوری ها و بازارها است. در کوتاه مدت ممکن است هیچ بازده مالی ایجاد نکند.
در اینجا انگیزه شما افزایش درآمد و سود برای شرکت یا در برخی موارد کاهش هزینه های کسب و کار فعلی خواهد بود. این ابتکارات لزوماً هیچ تأثیری بر فرهنگ شرکت ندارند، اما می توانند رونق خوبی برای تجارت فعلی ایجاد کنند.
در اینجا شما اهداف راهبردی و مالی خود را متعادل می کنید. این ابتکارات راهبردی هستند که بر روی تغییر فرهنگ شرکت با هدف ایجاد مدل های تجاری جدید با اهداف مالی روشن کار می کنند.
یا می تواند بر اساس اهداف ترکیبی از هر دو باشد. در ادامه در نمونه های ترکیبی دقیقتر شویم:
اگر هدف شما راهبردی است و می خواهید نوآوری را در داخل شرکت خود اجرا کنید، پس باید به دنبال ابتکارات زیر باشید:
از خود بپرسید: چگونه می توانیم کارمندان داخلی خود را در ارائه ایده های نوآورانه جدید درگیر کنیم؟
مثال: MIT COVID-19 Hackathon and Microsoft Hackathon
از خود بپرسید: چگونه میتوانیم اکوسیستمی را برای کارمندان خود برای آزمایش ایدههای تجاری جدید و عرضه محصولات جدید در بازار فراهم کنیم؟
مثال ها: Airbus Bizlab and Bayer – Catalyst Fund
اگر هدف شما مالی است و می خواهید نوآوری را در داخل شرکت خود اجرا کنید، پس باید به دنبال ابتکارات زیر باشید:
از خود بپرسید: چگونه می توانیم از منابع موجود شرکت در ایجاد کسب و کار جدید استفاده کنیم؟
مثال: Excellence program from BASF
از خود بپرسید: چگونه می توانیم محصول خود را تغییر دهیم یا محصولات موجود خود را به بخش جدیدی از مشتریان ارائه دهیم؟
مثال: Siemens Technology Accelerator
اگر هدف شما هم استراتژیک و هم مالی است و می خواهید نوآوری را در داخل شرکت خود اجرا کنید، پس باید به دنبال ابتکارات زیر باشید:
از خود بپرسید: چگونه می توانیم دانش شیوه های نوآوری را در شرکت خود افزایش دهیم تا کارمندان بتوانند آن را در کار خود به کار گیرند؟
مثال: Training on Lean Startup practices and Design Thinking
از خود بپرسید: چگونه میتوانیم زیست بومی ایجاد کنیم تا کارکنان خود را در ساخت مدلهای کسبوکار جدید مشارکت دهیم که به محصولات جانبی خودشان (or spin-offs) تبدیل شود و در آینده بازه خوبی به ما دهد.
مثال: Watt X (Viessmann) and ING Labs
اگر هدف شما راهبردی است و می خواهید نوآوری را خارج از شرکت خود اجرا کنید، پس باید به دنبال ابتکار عمل زیر باشید:
از خود بپرسید: چگونه میتوانیم با استارتآپهای خارجی در صنعت خود تعامل کنیم تا از آنها بیاموزیم و مراقب اختلالاتی (تغییرات سریع / مختل کننده ها) باشیم که در صنعت ما اتفاق میافتد؟
مثال: BMW start up garage and Bayer – Grant4Apps
اگر هدف شما مالی است و می خواهید نوآوری را در خارج از شرکت خود اجرا کنید،
از خود بپرسید: چگونه میتوانیم از پول نقد اضافی خود برای سرمایهگذاری در شرکتهای جالبی که بازده مالی خوبی به ما میدهند، استفاده کنیم؟
مثال: SAP Sapphire Ventures
اگر هدف شما هم راهبردی و هم مالی است و میخواهید نوآوری را خارج از شرکت خود اجرا کنید، باید به دنبال ابتکار عمل زیر باشید:
از خود بپرسید: چگونه میتوانیم در استارتآپهایی سرمایهگذاری کنیم که از نظر راهبردی با راهبرد شرکت ما همسو هستند، تا بتوانیم بخشی از مختل کننده های جدید در صنعت خود باشیم؟
مثال: BASF Venture capital - ING Ventures
اکنون بسته به منابع خود، می توانید یک یا هر چهار نوع نوآوری ذکر شده را در شرکت خود ایجاد کنید:
نوعی نوآوری است که بر شایستگی های فنی موجود شما بنا می شود. و همیشه با مدل کسب و کار موجود شما مطابقت دارد. در واقع، حدود 75 درصد از شرکت ها در نوآوری افزایشی موفق می شوند.
از خود بپرسید: چگونه می توانیم محصول یا خدمات موجود خود را کارآمدتر و برای مشتریان خود ارزشمندتر کنیم؟
مثال:
آمازون به طور مداوم انبارداری و تدارکات خود را بهبود می بخشد تا امکان ارسال کالا در یک روز را فراهم کند و این نوآوری افزایشی باعث قدرت تجارت اصلی شده است.
این نوعی نوآوری است که نیاز به ورود به یک بازار جدید یا ارتباط با مشتریان جدید از طریق اعمال نفوذ بر آنچه شرکت شما در حال حاضر به خوبی انجام می دهد دارد.
از خود بپرسید: چگونه میتوانیم محصولات/خدمات موجود خود را در فضای جدید تغییر شکل دهیم؟ یا چگونه می توانیم یک محصول/خدمات جدید برای مشتریان فعلی خود ایجاد کنیم؟
مثال:
اپل یک آیفون ارزانتر ایجاد کرد - iPhone SE - با استفاده از دانش و منابع موجود برای ایجاد یک محصول جدید و جذب بخش جدیدی از مشتریان، که یک محصول اپل میخواهند اما نمیخواهند آن کل پول جیب آنها را بسوزاند.
نوعی نوآوری است که نیاز به یک مدل کسب و کار کاملاً جدید دارد که عمدتاً هیچ ارتباطی با مدل کسب و کار اصلی شرکت ندارد. چنین نوآوری هایی سزاوار یک انحراف یا در نهایت تولد یک شرکت جدید هستند.
از خود بپرسید: چگونه میتوانیم مدلهای کسبوکار جدیدی ایجاد کنیم که بتواند کانالهای درآمد جدیدی را برای ما ایجاد کند؟
مثال:
زمانی که نتفلیکس به عنوان یک سرویس اجاره دی وی دی با سفارش پستی وارد صنعت سرگرمی های خانگی شد، به دنبال ایجاد اختلال در فروشگاه های فیزیکی بود. اما نتفلیکس با راهاندازی سرویسهای پخش خود، نه تنها صنعت تلویزیون کابلی و زمینی را مختل کرد، بلکه کل تجربه فیلم دیدن را نیز متحول کرد.
نوعی نوآوری است که به یک فناوری جدید نیاز دارد - که در نهایت بازار جدید و مدل کسب و کار جدید ایجاد می کند. این نوآوری ها کل یک صنعت را مختل می کند.
مثال:
تسلا خودروهای خودران را ایجاد می کند - به یک فناوری جدید نیاز داشت و کل صنعت خودرو را مختل کرد.
پایان.
منبع: https://www.theleanapps.com/how-to-create-a-successful-innovation-strategy/ <br/>
ترجمه در بخش آموزش استودیو طراحی انسانی.
برای خواندن مطالب مشابه به اینستاگرام استودیو طراحی انسانی به آدرس @human_design_studio سر بزنید.