ویرگول
ورودثبت نام
Amaryllis
Amaryllis
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

امشب چه شد....

من امشب در اوج آسمان ماه را دیدم که میدرخشید

ستاره را دیدم

ابر را

سکوت را

چشم انتظاری را

پنجره های غبار گرفته از بیماری را

خیابان های دود گرفته از اتوموبیل های سورای را

کشتی های پهلو گرفته از بی آبی را

دریای ماتم زده از بی بارانی را

من امشب آفتابگردان هایی را دیدم که از خورشید سر برگرفته بودند و برای خشکسالی و زمین های حاصلخیز دهکده می گریستند

ذرت های بی رمقی را دیدم که دیگر عطر و بویی برایشان نبود

حس و حال مردمی را دیدم که یکسره میخندیدند و حال دیگر جانی برای خندیدن ندارند

من امروز شاخه های شکسته ی درختان آلبالو را که ماشینهای لوکس میشکستند را دیدم

آری آشوب و ناآرامی را دیدم

فریاد بی صدا را دیدم

من امروز آری تنهایی و غربت درد آشنا را دیدم

شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید