ویرگول
ورودثبت نام
Amaryllis
Amaryllis
Amaryllis
Amaryllis
خواندن ۱ دقیقه·۱۹ ساعت پیش

عاقبت رفتم من



امشب انگار که باید بروم کوچ کنم
یار ندارم افسوس
کفش هایم کو
کاش یک دوست بیاید نگذارد بروم
دوست هم نیست مرا
پس تک و تنها بروم؟
میروم نای نفس نیست مرا
می روم چون قفسم بازکنم پر بکشم از دل تنهایی این شهر غریب
که همه مردمش اینجا سنگند
سنگی و سنگ دل اند 
عشق چه میدانند چیست.
هرکجا نور شدم ابر شدش بر دل مهتابی من
رفتم اما گل آفتابی ام تنهاماند
گلم آنجا تنهاست
مردم شهر به گوش
هرچه گل مینگرم هیچ نشد دلبر تنهایی من
کاش من برگردم
گل من همدم و همراه ندارد انجا
دست و پایم لرزید
ناگهان دیدم گل
باسیاهی شب تار زمستانی خود می خندد
قلب من سخت شکست عاقبت رفتم من.....

۲
۰
Amaryllis
Amaryllis
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید