ویرگول
ورودثبت نام
دیارا بزرگمهر
دیارا بزرگمهر
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

سکوت (:

گاهی گدایی میکنم یک لحظه سکوت را
چیز عجیبی ست این سکوت
در حضور او بیشتر فکر میکنم
چه بسا که پس از شنیدن حرفهایی باشد
که از زخم شمشیر دردناک تر هستند..
سکوت جواب بسیاری از سئوال های بی پاسخ ذهنم است،، آن زمان که در تفکراتم غرق می‌شوم و ناگهان به جواب میرسم
اما یه سکوتی هم هست
که برای بعد از شنیدن حرف هایست
که نباید می‌شنیدی
حس عجیبیه،، بیرونش سکوت است
اما از درونت صدای شکستن می‌آید
صدای شکستن روح و جسمی
که دیگر هیچگاه مثل سابق نمی‌شود،،
با آنکه میدانی نباید بشکند
اما نظاره گر می‌شوی،،
بی آنکه جلوی شکستنت را بگیری.
می‌خواهی کاری کنی اما نمیتوانی
انگار آماده ی شکستنی برای یک سکوت بی پایان،،
در آن لحظه فقط و فقط
تو نظاره گر نابودی ات هستی

سکوتگداییتفکراتزخمدرون
این همه از تاریکی بد نگویید شما که فروغ چراغ تان به لطف همین تاریکی هاست...!(؛
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید