هر رویکرد، ساختار مفهومی خاص خود را دارد، دستگاهی معرفتی که فهم خاصی از یک پدیده به ما میدهد. در این دستگاه، مفاهیم تعریف خاص خود را دارند و روابط متمایزی اعم از علیت، همبستگی و ... بر آنها حکمفرماست. این امکان وجود دارد که پیچیدگیهای یک پدیده، اصلاً توسط یک دستگاه فهم نشود (برای مثال دستگاهی را در نظر بگیرید که سعی دارد هویت جنسی را تنها با دو مفهوم مرد و زن فهم کند) و برای آن ناچار باشیم به دستگاه معرفتی دیگری رجوع کنیم. و در نهایت ممکن است برخی دستگاههای معرفتی، اصلاً فهمی از بسیاری از پدیدهها ( که وجود آنها برای ما قطعی است) نداشته باشند و برخی دیگر، پدیدههایی را فرض کنند که اصلاً هنوز وجودشان قابل اثبات نبوده و بنابراین فهمی آمیخته به متافیزیک از یک موضوع ارائه دهند.