ویرگول
ورودثبت نام
Reza Torabi
Reza Torabi
خواندن ۵ دقیقه·۴ ماه پیش

3 سطح توانمندسازی در مدیریت محصول

وانمند بودن می تواند تفاوت را در انجام یک کار عالی ایجاد کند. متأسفانه، همه افراد محصول اقتدار مورد نیاز خود را ندارند. در این مقاله توضیح میدهم که واقعاً توانمندسازی در مدیریت محصول به چه معناست. من به شما کمک می کنم تا تعیین کنید چقدر توانمند هستید، و نکات خاصی را برای افزایش توانمندی شما به اشتراک می گذارم.

برای بحث درباره توانمندی در مدیریت محصول، مفید است که سه سطح اصلی اختیارات تصمیمگیری را تمایز دهیم: تحویل محصول(product delivery)، کشف محصول (product discovery) و استراتژی محصول (product strategy)، همانطور که مدل در شکل ۱ نشان داده شده است.

در سطح اول، اختیار تصمیمگیری درباره نحوه جزئیات و پیادهسازی ویژگیها وجود دارد. سطح دوم با اضافه کردن اختیار تعیین ویژگیها و تجربه کاربری محصول، توانمندی را افزایش میدهد. در نهایت، سطح سوم به افراد و تیمهای محصول اجازه میدهد تا استراتژی محصول را از جمله پیشنهاد ارزش و اهداف تجاری توسعه دهند.

این مقاله کمک به شما برای درک بهتر سطح کنونی توانمندی شما، تصمیمگیری در مورد اینکه آیا توسعه یه بخش جدید در محصول مناسب است یا خیر، و تعیین نحوه اختیارات شما در پروژه  است. اگر شما یک گروهی از افراد محصول را مدیریت میکنید، به عنوان مدیر اجرایی محصول، امیدوارم که این مقاله به شما کمک کند تا تصمیم بگیرید که آیا توانمندی گروه کافی است یا خیر.

من قطعاً هدفم این نیست که هیچ کس را ناراحت کنم. در عین حال، باور دارم که نگاه کردن به موارد به شکلی که هستند، مهم است. این اولین قدم برای ایجاد تغییر مثبت است.


سطح ۱: تحویل محصول (Product Delivery)

اگر وظیفه شما این است که تصمیم بگیرید که چگونه ویژگیها پیادهسازی شوند و اگر با یک یا دو تیم توسعه همکاری میکنید تا آنها را تحویل دهید، در آن صورت در سطح یک قرار دارید. در زیر چهار نشانه وجود دارد که این مورد صادق است:

مراجعه ذینفع، مدیریت یا یک نقش محصول استراتژیک تعیین میکند که کدام ویژگیها باید ارائه شوند و آنها را به عنوان مثال، در جلسات بررسی اسپرینت یا به شکل درخواستهای ویژگی به شما اطلاع دهند،.

لیست نیاز های محصول یا یکی از زیرمجموعههای آن و ارائه برنامه، اصلیترین آرتیفکتهایی هستند که با آنها کار میکنید.

شما بخش قابل توجهی از زمان خود را برای بهبود لیست موارد محصول ، نوشتن نیازهای کاربری، پیگیری پیشرفت توسعه و گفتگو با اعضای تیم توسعه صرف میکنید. شما در موقعیتی نیستید که درخواستها و توسعه ویژگی را رد کنید.

هرچند کاری که در سطح یک انجام میدهید ارزشمند است، اما نقش شما مشابه یک مدیر پروژه یا تحویل دهند رفع یک نیاز است. به عنوان اینکه شما مجاز به تعیین ویژگیهای محصول نیستید، شما در موقعیتی نیستید که محصول را مدیریت کنید و بهطور قابل توجهی بر روی ارزشی که ایجاد میکند تأثیر بگذارید. به عبارت دیگر، توانمندی در سطح یک برای یک مدیر محصول مؤثر یا مالک محصول اسکرام کافی نیست.

سطح ۲: کشف محصول (Product Discovery)

توانمندی در سطح دو به این معناست که شما ویژگیها و تجربه کاربری محصول را تعیین میکنید. اگر شرایط زیر را داشته باشید، معمولاً در این سطح قرار دارید:

شما فعالیتهای کشف نیاز کاربران محصول را انجام میدهید که شامل گفتگو با کاربران، جزئیات نیازهای کاربری و استخراج ویژگیهای صحیح محصول میشود.

برای ثبت و اعتبارسنجی تصمیمات خود و هدایت برای تحویل محصول، از یک نقشه راه محصول مبتنی بر نتیجه یا یک راهکار، فرصت، شخصیتها، نقشههای سفر کاربر و لیست پسزمینه محصول استفاده می شود.

شما بازاریابیها را مدیریت میکنید، به عنوان مثال، با دعوت کردن آنها به کارگاههای نقشهراه یا جلسات بررسی اسپرینت یا با برگزاری جلسات مداوم یک به یک با آنها شما را به اهدافتان نزدیک تر میکند.

شما به سمت یک استراتژی محصول کلان میروید که باید ارزش محصول برای کاربران، مشتریان و کسب و کار باید ایجاد کند را تعیین میکند. این استراتژی ممکن است توسط رئیس محصول یا یک مدیر سطح بالاتر دیگر توسعه داده شود.

شما مجاز به رد درخواستهای ویژگی هستید اگر با اهداف استراتژیک موافقتشده همخوانی نداشته باشد.

در سطح دو، شما در واقع محصول را مدیریت میکنید و میتوانید بر روی ارزشی که ایجاد میکند تأثیر بگذارید. بنابراین، این حداقل سطح توانمندی مورد نیاز برای مدیران محصول و مالکان محصول اسکرام، و همچنین تیمهای محصول است.

سطح ۳: استراتژی محصول (Product Strategy)

اگر شما مجاز به تعیین نه تنها ویژگیهای محصول بلکه همچنین استراتژی محصول هستید، تجربه توانمندی در سطح سه را دارید. در زیر سه نشانه وجود دارد که شما در این سطح هستید:

شما در کارهای استراتژیک شرکت میکنید، مانند کشف بازار و تحقیقات بازار، تحقیقات رقبا و تجزیه و تحلیل رقابتی، مدلسازی کسب و کار و پیشبینی مالی، اعتبارسنجی استراتژی و انتخاب و استفاده از شاخصهای عملکرد کلیدی (KPI).

اگر در این سطح هستید، شما توانمندی فول-استک را دارید: شما مجاز به اتخاذ تصمیمات استراتژیک به علاوه تصمیمات متمرکز بر راهحل هستید. به طور کلی من توصیه میکنم که افراد محصول و تیمهای محصول دارای توانمندی در سطح سه باشند. این به آنها اجازه میدهد تا به سرعت نوآوری کنند و ارزش ایجادی را به حداکثر برسانند.

توسعه فعال استراتژی محصول و انجام مداوم کارهای استراتژیک نیاز به تلاش بسیاری دارد. به علاوه، افراد مشارکتکننده جلوگیری میکند تا ارزش خود را اضافه نکنند و میتواند منجر به کاهش انگیزه و بهرهوری شود.

به جای ایجاد و تکامل استراتژیهای محصول فردی، رئیس محصول باید به مشارکتکنندگان کمک کند تا تصمیمات استراتژیک صحیحی را بگیرند، به عنوان مثال، با راهنمایی و آموزش آنها یا با درخواست شرکت در دورههای آموزشی استراتژی و نقشهراه من. علاوه بر این، فرد باید اطمینان حاصل کند که پرتفوی محصول به طور کلی به طور مؤثر مدیریت میشود، همانطور که در مقاله "آیا رئیس محصول باید تصمیمات استراتژیک محصولی را بیرد؟" توضیح دادهام.

ارتقاء سطح

فهمیدن سطح کنونی توانمندی شما خوب و موثر است. اما چگونه میتوانید توانمندی خود را افزایش داده و از سطح یک به سطوح دو و سه پیشرفت کنید؟ پاسخ مختصر این است: با افزایش قدرت ارجاعی و تخصصی خود و با ایجاد تغییرات سازمانی میتوانید به این هدف برسید، همانطور که در شکل ۲ نشان داده شده است.

عوامل توانمندی

قدرت ارجاعی و تخصصی به توانایی شما برای تأثیرگذاری بر دیگران از جمله مدیران، ذینفعان و تیمهای توسعه اشاره دارد. اولی بر اساس احترام و اعتمادی است که مردم به شما دارند؛ دومی بر پایه تخصص شما استوار است. هرچه بیشتر مردم به شما اعتماد کنند و هرچه مطالعهتر باشید، آنها بیشتر به نصیحتهای شما گوش خواهند داد و به شما اجازه میدهند ویژگیهای محصول را تعیین کنید و تصمیمات استراتژیک محصول را بگیرید. بنابراین، افزایش هر دو قدرت مورد نظر است.

مدیریت محصولاستراتژی محصول
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید