ویرگول
ورودثبت نام
میم.کاف
میم.کافدلنوشته‌های ذهن آشفته‌ی من، تقدیم تو باد...
میم.کاف
میم.کاف
خواندن ۱ دقیقه·۱۴ روز پیش

ذهنِ مه آلود

خسته ام ... 
خسته از این دنیای وهم آلود

هوا گرگ و میش است
هیچ چیز واضح نیست
چشم‌ها به خود نیز اعتماد ندارد.

این تاریکی دلهره آور است
فضا را مه گرفته
و دلم را آشوب پر کرده...

نور هم قدم به جلو نمی‌گذارد
پشت مه ایستاده است
گویی جرأت ورود به سرزمین فراموش شده را ندارد

آسمانِ بی‌ماه و بی‌ستاره
به خوابی عمیق فرو رفته

صدایی گنگ و خط‌خطی از دور می‌رسد
چون قل‌قلِ دلِ مردابی
که سال‌هاست کسی سراغی از او نگرفته...

درختان سیاه‌ و خیس ایستاده‌اند
و هوا سنگین است...
از بوی سیاهِ خفگی

سایه‌هایی شبح‌وار
در میانِ درختان می‌لغزند.

جهان، نفس را در سینه حبس کرده

و من... 
در میان این خفقانِ بی انتها
به دنبال تکه ای از خود می‌گردم...
تکه ای که شاید میانِ همین سایه‌ها دفن شده باشد.

۲
۰
میم.کاف
میم.کاف
دلنوشته‌های ذهن آشفته‌ی من، تقدیم تو باد...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید