سلام دوستان عزیز ویرگولی! 🌹
این پست برای شما مذهبینویسهای گل مینویسم، چون یه نکتهی مهم توی پستهای مذهبی دیدم که دلم میخواد باهاتون در میون بذارم:
خیلی از پستهای مذهبی، انگار مذهبی نیستن!
عجیب به نظر میاد، نه؟ بذارید با یه مثال توضیح بدم:
---
۱. مثال جادهی چالوس 🚗🌲
فرض کنید میخوام دربارهی جادهی چالوس بنویسم. خب، چی تو ذهنتون میاد؟
درههای سرسبز، کوههای پر از درخت، صدای شرشر رودخونه، پیچوخمهای هیجانانگیز که مسیر رو پر از لذت میکنه.
حالا اگه مقالهم اینجوری باشه:
> «جادهی چالوس یه جادهست. فلانی سال ۱۳۵۰ به دنیا اومد، کار کرد، پول جمع کرد و بالاخره با ماشینش از جاده چالوس رفت شمال. یکی دیگه هم یه بار با دوستاش رفت و خیلی خوش گذشت...»
این متن با جاده چالوسه مرتبطه، ولی اصلاً اون جاده رو نشون نمیده! فقط از آدما گفته.

۲. مشکل پستهای مذهبی ✍️
حالا همین ماجرا توی نوشتههای مذهبی هم هست.
دوستان عزیز! خیلی وقتا به جای اینکه از خدا، قرآن، و ائمه علیهمالسلام بگید، از آدمای مذهبی میگید.
مثلاً به جای نوشتن از زیباییهای توحید یا سیرهی اهل بیت علیهم السلام، میریم سراغ اینکه فلان عالم چی کار کرده و باید بهش اقتدا بشه.
---
۳. یک روایت کلیدی از امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) 📜
امیرالمومنین علیهالسلام میفرماین:
> «مَنْ أَخَذَ دِینَهُ مِنْ کِتَابِ اللَّهِ وَسُنَّةِ نَبِیِّهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَآلِهِ، زَالَتِ الْجِبَالُ قَبْلَ أَنْ یَزُولَ، وَمَنْ أَخَذَ دِینَهُ مِنْ أَفْوَاهِ الرِّجَالِ، رَدَّتْهُ الرِّجَالُ.»
ترجمه: «هرکی دینش رو از قرآن و روش عملی پیامبر صل الله علیه و آله بگیره، کوه جابهجا میشه، اما اون از دینش تکون نمیخوره. ولی اگه دینش رو از حرفای آدما بگیره، همون آدما میتونن از دین بیرونش کنن.»
🔸 «آدما» کیان؟
منم، شما هم، حتی امام جماعت مسجد محل یا هر آدم مذهبی دیگهای.
همهمون، به جز ❤️ چهارده معصوم ❤️.

۴. نتیجهی ماجرا 🎯
پس خلاصهش اینه: مذهبینویسی یعنی دعوت به خدا، قرآن و ائمه، نه تعریف از آدمای مذهبی.
احترام به کسایی که تو راه دین قدم برداشتن مهمه، ولی نباید جای اصل دین رو بگیره.
باید از «راه» بنویسیم، نه فقط «رهرو».
---
۵. چند سؤال رایج ❓
۵.۱. چطور مذهبی بنویسیم؟
تمرکز کنید روی مفاهیم اصلی دین: مثل توحید، معاد، اخلاق، احکام، و سیرهی معصومین.
یه آیه از قرآن بیارید و با زبون ساده توضیح بدید چطور به زندگیمون ربط داره.
یا یه حدیث کوتاه از امیرالمومنین علیهالسلام نقل کنید و بگید چطور میشه تو روزمره ازش استفاده کرد.
زبونتون ساده، صمیمی و برای مخاطب قابلفهم باشه.
مثال:
«امام صادق علیه السلام فرمودن: در روز قیامت پروندهی اعمال مومنین با این جمله شروع میشه: این فرد در دنیا خوش اخلاق بوده (عنوانُ صحیفةِ المؤمنِ حسنُ خلقِهِ)».
حالا فکر کن آدم بداخلاق از لیست مذهبیها حذف بشه! چی میشه؟ ...
---
۵.۲. نوشتن از آدمای صالح اشکال داره؟
نه، اصلاً!
تعریف از کسایی که تو راه دین بودن، مثل شهدا یا علمای بزرگ، خیلی هم خوبه.
ولی نباید محور اصلی باشه.
مثلاً اگه از یه عالم مینویسید، به جای اینکه فقط بگید فلانی چه کارایی کرد، بگید چطور با تکیه بر قرآن و حدیث عمل کرد.
اینجوری دین رو نشون میدید، نه فقط آدما.
(البته در یک دیدگاه وسیعتر، الگو قرار دادن کسی که در کردارش معصوم نبوده، بیاشکال نیست. بگذریم...)
---
۵.۳. ائمه علیهم السلام چیزی دربارهی تبلیغ دین نگفتن؟
چرا، کلی گفتن!
مثلا امام صادق (علیه السلام) فرمودن:
> «اگه مردم زیبایی کلام ما رو بفهمن، دنبالمون میان» (لَوْ عَلِمَ النَّاسُ مَحَاسِنَ كَلامِنَا لَاتَّبَعُونَا).
این یعنی تبلیغ باید پر از زیبایی و استدلال باشه، نه فقط تعریف و تمجید.
ائمه همیشه با انصاف و زبون خوش مردم رو به دین دعوت کردن.
---
۵.۴. سیرهی عملی ائمه علیهم السلام چی بوده؟
ائمه علیهمالسلام خودشون بهترین الگو بودن.
مثلاً امام رضا علیه السلام تو مناظره با علمای مسیحی، با آرامش و استدلال از قرآن و حتی انجیل حرف زدن و اونا رو قانع کردن.
اینا رو میتونید تو پستهاتون با یه داستان کوتاه بیارید.

۶. یک مثال عینی (ولی خیالی!) 🌸
❌ «فلانی تو محلمون خیلی مهربونه. واقعاً آدم مذهبیایه! کاش ما هم مثل فلانی میشدیم»
✅ «امیرالمومنین علی علیهالسلام فرمودن: مهربونی با مردم نصف عقله. حالا فکر کن هر روز گل خندت رو به اطرافیانت هدیه بدی و حالشون رو تا آخر روز خوب کنی. چقدر دنیا قشنگتر میشه اگه...»
فرقشو دیدید؟
اولی فقط از «فلانی» گفت، دومی از دین.
---
پ.ن 📝
۱. چرا مثال واقعی از متنای مذهبینما نزدم؟ چون نمیخوام دل کسی بشکنه. 😊
۲. چرا کوتاه نوشتم؟ چون نمیخوام چشماتون خسته بشه!
۳. ایده نداری؟ تسلط به زبان عربی برای مراجعه به متون رو نداری؟ از کسایی که دارن کمک بگیر! منم یه عالمه دارم، ولی استعدادی که تو برای نویسندگی داری رو ندارم. پس رو منم حساب کن ... 🌹😉