F.hodaie·۱ سال پیشباید چیکار کرد؟رسیدم خونهی پدرم. بلافاصله بعد از سلام، گفتم: چی شده؟ برادرم گفت: آروم باش، بیا بشین.مادرم گفت: بابات که بیاد خونه، من میدونم و اون! در ج…
F.hodaie·۱ سال پیشخانهی پدریبه نام خداصبح روز دوشنبه ساعت ده گوشیم زنگ خورددیدم شماره برادرمه،جواب دادمبعدازسلام واحوالپرسی پرسیدکجایی؟گفتم: سرکار.چطور!؟…