تو زندگیم موفقیت های زیادی به دست آوردم.شکست دادن غول کنکور کار راحتی نبود.ازون سخت تر هم بحران هایی که باهاش دست و پنجه نرم می کردم و شاید در خیلی هاشون من مقصر اصلی نبودم!
خیلی جا ها هم تاحد ممکن شرافت خودمو حفظ کردم و نذاشتم که اصولم زیرپا باقی بمونه.
یادمه حتی در امتحانات مجازی دانشگاه هم تقلب نمیکردم چون نمیخواستم مدرکم شبهه داشته باشه.یعنی تنها عضو کلاسی که در گروه تقلب واتساپ نبود من بودم خخخ
وقتی خواستم مدرکمو بگیرم باید گواهی مهارت های هفتگانه رو می داشتم.مثل اکسل و ورد و پاورپوینت و....
تمام هم کلاسی هام به یکی پول دادن تا براشون انجام بده ولی من میخواستم خودم بگذروندمش.
برای همین مدرکوبهم ندادن و گفتن ۷۲ ساعت وقت داری برای طی کردن دوره ها.حتی مسئول آموزش بهم گفت به یکی بگو تا برات انجام بده ولی من سه روزه با چاشنی شانس!گذروندمش.
خیلی وقت ها هم قضاوت آدما دربارم منفی شد چون نمیتونستم اصول خودمو زیر پا بذارم.
بگذریم...تعریف کردن از خودم کافیه.
به نظرم اصلی ترین موفقیت زندگیم اینا نبودن.
بزرگترینش ناامید نشدن بود!
هیچ وقت با خدا قطع ارتباط کامل نکردم.حتی تو دوران گناه و سخت ترین شرایطم.هیچ وقت دستشو کامل ول نکردم و همیشه بهش امید داشتم که منو ببخشه.بارها زمین خوردم ولی بازم بلند شدم و برنامه ریزی کردم.
چه شکست های تلخی که گذروندمشون.
مبارزه من با شیطان تا آخر ادامه داره.حتی تا لحظه مرگ.
و مطمعنم که خدا هم در این مبارزه منو کمک میکنه.
واقعا در شرایط سختی داریم زندگی میکنیم از همه لحاظ.
چندسال پیش یه سخنرانی شنیدم که میگفت محرک های جنسی در چهل پنجاه سال پیش پنج شش مورد بوده ولی الآن به سی چهل تا رسیده.
به زبون ساده اگه بخوام بگم قبلا اگه میخواستی گناه کنی یا باید سینما میرفتی یا باید با کلی تلاش و کوشش و تحقیق از اطرافیان!یکیو پیدا میکردی.
ولی الان فقط فیلتر شکن و بوم!
خاله ها هم که زیادن انگار...(جوجه تیغی منو بی ادب کرده)
میخوام بگم که اگه یه زمان هم لغزیدی امیدت رو از دست نده.
چرا فکر میکنی خدا درکت نمیکنه؟
اونم کسی که کلی مهربونه و آسمون ها و زمین رو برای ما به وجود آورده.
خدا دنبال دستگیری هست نه مچ گیری...البته به شرط این که خودمون رو گول نزنیم و بگیم ای بابا همه که فلان کارو میکنن پس ما هم انجام بدیم.
خب نوشتن کافیه.
امروز چون مبعث حضرت پیامبر بود یه تصمیم خیلی بزرگ گرفتم.
میخوام از همین امروز شروع کنم.
دیگه نمیخوام گناه کنم.
واقعا هم که گناه مثل لیس زدن عسل روی شمشیره.
اولش حال میکنی ولی بعدش به فنا میری.
امیدوارم یه زندگی پاک رو داشته باشم.
پاک تراز قبل.
مرسی که خوندین
هرچند اگرم نمیخوندین برام مهم نبودخخخخ