سفیرپاکی
سفیرپاکی
خواندن ۴ دقیقه·۴ ماه پیش

خدا کارشو بلده!

انصافا حال می‌کنی خدا چقدر خوب هدایت می‌کنه ؟

یه روز می‌فهمی تموم این کارهایی که می‌کردی… الکی نبود ….بلکه قسمتی از مسیری بود که باید طی می‌کردی…

الان…. بعضیا پدرشون در میاد تا طی کنن ….ولی تو به صورت اتوماتیک از قبل طی کرده بودی…و در وضعیت حاضر…از خیلی ها جلوتری …..

اره…

یه روزی اینو می‌فهمی که هیچ کدوم از تلاشات هدر نرفت.. بلکه همش ذخیره شد ….و الان داره به دردت می‌خوره….

خدای ما خوب خداییه…

ببین ؟

تا زمانی که به خودت دروغ نگی… خدا هیچ وقت تنهات نمی‌ذاره.

یه نکته‌ای توی قرآن هست که می‌دونم خیلیاتون بهش توجه نکردید.

خدا توی قرآن میگه : از جایی که گمان نمی‌بری… یه حال اساسی بهت میدم….


سوره طلاق آیه ۳

وَیَرۡزُقۡهُ مِنۡ حَیۡثُ لَا یَحۡتَسِبُۚ وَمَن یَتَوَکَّلۡ عَلَى ٱللَّهِ فَهُوَ حَسۡبُهُۥٓۚ

و خدا شما را از جایی که گمان نمی‌برید روزی می‌دهد؛ و هر کس بر خدا توکّل کند، کفایت امرش را می‌کند؛


یهو برگات می‌ریزه و میگی : اوه ..‌‌ عجب برنامه‌ای خدا برام ریخته بود.

انگاری همش طبق برنامه بود که من الان در این موقعیت و در این زمان اینجا باشم…

انگاری همه چیز طبق برنامه داشت پیش می‌رفت ولی من نمی‌دونستم…

البته ته دلم ایمان داشتم که کارای خدا بی‌حکمت نیست ولی دیگه نمی‌دونستم تا این حد خدا برام برنامه ریخته…

و اینجا میشه که می‌فهمی …. روی این خدا خیلی میشه حساب کرد….

یه سری کارای بی ربط میکردی…

ولی الان میبینی …همین کارای ساده و روتینت…شده نقطه قوتت…

هر وقت این حرف منو فهمیدی یعنی چی…بدون خیلی زیاد تو مسیر‌ اومدی…

اینکه فقط خدا از تو راضی باشه به درد نمی‌خوره…

رابطه با خدا دو طرفست… تو هم بعد از خدا راضی باشی…

و این رضایت زمانی اتفاق می‌افته که اعتماد داشته باشی که خدا کارش درسته…. و خدا بهتر می‌دونه مسیر زندگیت کدوم وری بره بهتره…

توی زندگیت از شدت تلاش پوست خودتو بکن و در انتها هرچی شد بگو خیره.

ولی اگه کم کاری می‌کنی …هیچ وقت همچین حرفی به خودت نزن.

چون خدا جواب کم کاری‌های ما رو نمیده.

به خصوص اگه کم کاری‌های تو آگاهانه باشه ….

ولی اگه زندگی خیلی از ماها رو بشکافی…. تهش به این نتیجه می‌رسی که ….خیلی از ماها قاچاقی زنده‌ایم…

چون می‌تونستیم گیر بیوفتیم…ولی نیوفتادیم….

می‌تونستیم بمیریم…ولی نمردیم…

میتونستیم زندان باشیم…ولی نیوفتادیم…

میتونستیم بیمارستان بستری باشیم…ولی نشدیم….

ببین ؟

خیلی الطاف خدا و اهل بیت تو زندگیمون زیاد بوده…

باید قدر بدونی و این لطف های خدارو جبران کنی.

تلاشتو بکن …که نه پیش خدا…بلکه حداقل پیش وجدان خودت شرمنده نباشی.

وگرنه….اگه تلاش نکنی…بعد مرگ….بدترین وضعیت رو پیدا میکنی….چون حسرت خیلی بده…..

ببین ؟

زورتو بزن تا اون دنیا شرمنده نباشی…

بعضی وقتا…

وقتی باد کلت میخوابه…تازه میفهمی چجوری داشتی با جونت و زندگیت بازی می‌کردی…یعنی اگه لطف خدا نبود…الان معلوم نبود کجا بودی….

ولی بیخیال گذشته .

مهم نیست‌.

مهم اینه‌….سختی های گذشتت …با این لطفای خدا….یر به یر شد.

حالا وقتشه خودی نشون بدی و تخته گاز بیای بالا.

بیا که مسیر برات بازه.

کافیه ادامه بدی…بعدش مسیر ها برات باز میشه.

تو از پس از این سخت ترش بر اومدی…به بعدشم به لطف خدا می‌تونی.

بچه ها.

ببین....

هر وقت حالت بد شد فقط زاویه دیدت رو عوض کن و قضیه رو جوری ببین که حست خوب بشه.

همین..

باید سلطان این کار بشی.

باید بهترین بشی تو تغییر زاویه دیدت.

هرگز خودتو نزن و به خودت فحش نده و با خدا گلاویز نشو.

هرگز کفر نگو.

زیپ دهنت رو ببند.

هر چقدر هم خرابکاری کردی….حق نداری به خدا و اهل بیت بدو بیراه بگی‌.

هر موقع اینکارو کردی…بدون خیلی بچه هستی.

چون هنوز رشد نکردی.

یه جوری باش که وقتی زمان گذشت بگی دمم گرم ایمان نشون دادم..

نه اینکه بخاطر رفتار غلطت پشیمون بشی..

هر چقدر هم روزگار فشارت داد به خدا چیزی نگو.

سیاست داشته باش.

همیشه بگو خدا پشتمه…خدا قصد اذیتم رو نداره…خدا برام بهترین هارو میخواد ‌.

گمان خوش ببر و به تلاشت ادامه بده.

نگاه های خوب به دنیا و زندگی و خدا و اهل بیت داشته باش.

هر نگاهی که حالتو خوب کنه… اون نگاه نگاهه درستیه.

اگه یاد خدا نمیتونه حالتو خوب کنه…خداتو آپدیت کن.

با خدای واقعی دوست شو و خدای خودتو بنداز سطل آشغال.

همیشه اهل بیت رو فعال ببین تو زندگیت ‌.

اگه اهل بیت توی ذهنت رفیقت نیستن…هر چیزی که از بقیه شنیدی رو بریز سطل اشغال و با اهل بیت واقعی دوست شو.

خلاصه اینکه یقه خودتو بگیر همیشه و تو مسیر خدا وحشی و پر تلاش باش..

ناله نکن.

چون ناله کردن و نق زدن و غر غر کردن رو همه بلدن..

پ.ن:این متن رو از کانال داداش رضا داخل ایتا برداشتم.


خدامعنویتآرامشاسلامزندگی
شکر که خدا هست?
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید