ویرگول
ورودثبت نام
سفیرپاکی
سفیرپاکیشکر که خدا هست?
سفیرپاکی
سفیرپاکی
خواندن ۶ دقیقه·۹ ماه پیش

وقتی در ویرگول فشاری شدم!

سلاام بر همگی.

آقا می‌خوام تو این پست درباره وقتایی که داخل ویرگول فشاری شدم صحبت کنم.

یعنی وقتایی که حرکت هایی از بعضیا دیدم که دوست داشتم سرمو بکوبونم به دیوار.

قضیه فشاری شدن من از همون روزای اول آغاز شد.

روزهایی که به تازگی نوشتن رو در ویرگول شروع کرده بودم.می رفتم کلی فکر میکردم و یه متن ادبی می نوشتم که کلی پیام اجتماعی داشت ولی آخرش پست هام کلا هفته ای یه لایک میخورد خخخ

بازدید هام هم همیشه زیر ده تا بود.

واقعا ناراحت بودم از این قضیه.تا این که جناب دست انداز منو فالو کرد و فهمیدم که یه چیزایی در گوهر وجودیم هست و نباید کم بیارم.خلاصه کم کم و با تلاش و لطف الهی تبدیل شدم به یکی از سلبریتی های ویرگول.این از این.

اگه از خودم بخوام فاصله بگیرم باید از یه کاربری حرف بزنم به اسم نوشتن نوعی دوست داشتن است.

ایشون یه بار اکانتش اشتباهی حذف شده بود و نمی تونست واردش بشه.اکانت دومی زد و بعضیا هم فالوش کردن.آقا ایشون هر روز میومد ویرگول گریه و زاری که چرا اون اکانتم مسدود شده و فلان.و میگفت که من دیگه میل نوشتن ندارم و از این چیزا.

بعدش با کمک یکی از کاربرها فهمید که اکانتش مسدود نشده بلکه به جای این که گزینه ورود رو بزنه گزینه ثبت نام رو میزنه و سامانه هی بهش میگه که شماره موبایل شما ثبت شده خخخخخ

حالا جدای ازین وقتی پیجش درست شد فهمیدم که کلا پیج اصلیش پنجاه تا فالور داشت ههههه

برای پنجاه تا فالور دهن مارو سرویس کرد.

یه بار هم خودم یه پستی گذاشته بودم که میگفتم من خودم با زن خانه دار ازدواج میکنم ولی چون اوضاع اقتصادی داغونه به دخترا نصیحت کردم که حتما برن یه مهارتی چیزی یاد بگیرن چون الآن پسرا معمولا با دختر شاغل مزدوج میشن.

آقا چشمتون روز بد نبینه.من این پستو گذاشتم و همه بهم حمله میکردن که آییی این چه توهینی بود که به دخترا کردی.خب گردن پسرا خورد بشه خودشون برن خرج خودشونو در بیارن.مگه ما بردشون هستیم و عشق شوهر داریم؟

آقا من هرچی میگفتم من خودم زن خانه دار می‌خوام و اینی که گفتم چیزی هست که در جامعه می بینم ولی زیر بار نمی رفتن.

دیگه آخرش گفتم آره آقا شما درست میگین خخخ

یه نصیحت میکنم بهتون.اصلا با دخترای ویرگول کل کل و بحث نکنین.هرچی گفتن بهشون بگین چشم و شما درست میگین و من اشتباه کردم.

خلاصه گذشت و گذشت تا من یه سری پادکست درست کردم و با بعضی ها شوخی کردم.

معمولا با افرادی هم شوخی میکردم که جنبشون بالا بود.

یکی هم بهم گفته بود تا میتونی با من شوخی کن.

آقا ما هم با طرف شوخی کردیم ولی به شدت ناراحت شد.

فن های اون شخص هم دیگه منو بیچاره کردن.

یعنی من دیگه پست میذاشتم و میگفتم رفتم پسر عموم رو از مهد کودک بیارم همیشه دو سه نفر کامنت میدادن که تو لیاقت آوردن پسرعموت از مهد کودک رو نداری چون با فلانی شوخی کردی و ناراحت شد.

آقا بعد اون با هرکی شوخی کردم گشت ارشاد ویرگول میومد و میگفت نه شاید ناراحت بشن.

هرچی میگفتم بابا از اینا دیگه کامل مطمعنم خیلی جنبشون بالاست.

دوباره گشت ارشاد میگفت نه خخخخ.یه جریانی داشتم دیگه.


جدای ازینا فشاری ترین لحظم داخل ویرگول بر میگرده به چند ماه پیش.

متاسفانه مشکلی برام پیش اومده بود و نمی‌تونستم دیگه داخل ویرگول پست بذارم.برای همین یه متن خداحافظی گذاشتم و گفتم که رگ دستتون رو نزنین و من بعد دو سه هفته بر میگردم.

بعد دیدم یکی کامنت گذاشته بود تو میخوای مظلوم نمایی کنی و چون فلان کار اشتباه رو کردی میخوای فرار کنی خخخخ

بابا دهنتون سرویس.چرا آنقدر خودتون رو تحویل میگیرین و فکر میکنین نظرتون برای من مهمه؟

من اگه رییس جمهور هم بشم حس میکنم باز بودنم برای کسی مهم نیست اون وقت چون طرف دو تا کامنت گذاشته و من خوشم نیومده فکر کرده به خاطر این کلا می‌خوام از ویرگول برم خخخ بی خیال آقا.

بذارید یه خاطره دیگه تعریف کنم.

من سبک پست هام جوریه که بیشتر درباره تجربیات خودم صحبت میکنم.حالا این تجربه یا براثر زندگی بوده یا این که رفتم کتابی خوندم یا پادکستی گوش دادم.

درباره همه چیز هم حرف زدم تقریبا.

از کنکور و شکست عشقی گرفته تا ازدواج و تربیت بچه و شناخت پولدار های اصیل از تازه به دوران رسیده خخخ

بعد دیدم یکی کامنت گذاشته بود تو چرا درباره هرچیزی صحبت میکنی؟

نکنه معلم بودنت باعث شده فکر کنی همه چیو میدونی؟

چرا درباره چیزی که تجربشو نداری حرف میزنی؟

آقا اینو گفت انگار زغال سوخته گذاشتن تو نافم.

ناموسا چه ربطی داره؟

مگه بخوای درباره هرچیزی حرف بزنی باید تخصصش داشته باشی؟یا حتما تجربش کردی؟

یعنی من اگه بخوام درباره استرس حرف بزنم باید برم یه آدمیو بکشم تا استرس بگیرم و تجربش کنم؟

یا اگه درباره صیغه صحبت کنم باید سه چهار تا متعه کنم خودم؟

واقعا تو عقل بعضیا گچه.

یه بار هم پست درباره شکست عشقی گذاشتم و چون مبحث حساسی بوداول پستم نوشتم بچه ها ایناتجربیات خودمه.ممکنه درست باشه یا غلط.شما یا بپذیرین یا نپذیرین.

دوباره یه نفر کامنت گذاشته بود بعضیا میرن درس میخونن تا درباره این چیزا صحبت کنن و تو چرا باز درباره فلان موضوع حرف زدی؟

یعنی دوست داشتم خودمو بندازم تو دریا خخخخ

لعنتی مگه اول پستو نخوندی که گفتم فقط تجربه خودمه.

جدای ازین فکر کردین داخل دانشگاه براتون .‌...ن که چیزی یاد بگیرین؟

من الآن فوق لیسانس جامعه شناسی دارم.هم کارشناسیم دانشگاه ملی بودم و هم ارشدم.ولی دو دقیقه درباره جامعه نمیتونم حرف بزنم خخخ

چرا انقدر‌‌ اسکلین که فکر میکنین بخوای درباره چیزی حرف بزنی حتما باید بری درسشو بخونی و فلان.

آقا خلاصه این هم از گوشه ای از جریانات من داخل ویرگول.

شاید فکر کنین این پست رو برای تیکه انداختن به کسی نوشتم ولی این طوری نیست.

من حدود هفت هشت نفرو کلا بلاک کردم چون نمی‌خواستم چشمشون به نوشته های من بیفته.

این طوری هم من راحت تر بودم هم اونا.

این پست هم صرفا برای سرگرمی نوشتم و به نظرم شما هم اگه به چنین مواردی بر خوردین در جا بلاک کنین.

به خصوص اگه سبک نوشتنتون مثل من خودمونی و ساده هستش.

چون اگه ملاغلط گیر داشته باشین نسبت به نوشتن بی انگیزه میشین.

البته بستگی به حوصله هم داره‌‌.

من قبلا حوصله زیادی داشتم و رأفت اسلامی به خرج می دادم.ولی الآن درجا بلاک و چه حس خوبی هم داره خخخ

اینم بگم که من در طول زندگیم و چند سالی که در مجازی هستم پنج نفر رو هم بلاک نکرده بودم ولی خب قضیه ویرگول فرق می‌کنه چون بی جنبه ها نباید پست های منو بخونن.

آقا راستی تا یادم نرفته بگم که منظورم این نیست اگه پست هام عیبی داشت به روم نیارین و ازم تعریف کنین.نه...اتفاقا اگه نظرتون با من مخالف بود حتما بگین.من خیلی وقتا برای مشورت گرفتن پست میذارم.قدم کاربرای قدیمی ویرگول که کلا روی چشم هام هستش.شما اگه بهم فوش هم بدین ناراحت نمیشم چون خیلی چیزا ازتون یاد گرفتم.(پیاز داغشو زیاد کردم.فکر کردین پست های بی سر و ته شما چیزی یاد من میده ههههه)

آقا دمتون گرم که تا اینجا اومدین

بای

ویرگولطنزخاطرهسرگرمیتجربه
۳۴
۳۶
سفیرپاکی
سفیرپاکی
شکر که خدا هست?
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید