شاهین تحریمی
شاهین تحریمی
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

برهان

برهان
برهان

سکوت را ترجیح داد به آواز خواندن،

زیرا که برای او این باغچه غریب بود،

او قفس را میخواست؛

انگار که میله‌های آن قفس به مانند تار‌ی بودند تا سینه‌ شکافته‌اش را قربانگاه سرودن کنند؛

و بال‌هایش آرشه‌ای برای نوازش صدای معشوق!

این باغچه

این درختان

این بوی خاک و باران

هیچکدام معنای تنگی نفس را نمی‌دانستند؛

او چطور میتوانست سروده خویش را که شریک و همدمی ندارد به پرواز درآورد؟

برای او نبود معشوق یعنی آزادگی بی‌معناست

یعنی شکستن قفس‌های حبس در سینه‌های حبس در نفس‌های حبس در کشیده شدن،

یعنی آبادی که آوارگیست

یعنی اویی که معنا ندارد؛

یعنی سکوت را به سرودن ترجیح دادن از غربته معشوق؛

که کجایی،

و من تا ناکجای این نوازش ترا خواهم یافت

که گر نباشی دیوانگی معنا نخواهد داشت.

برهانویرگول
می‌نویسم تا فراموش نکنم خویش را درون...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید