behrooz_71
behrooz_71
خواندن ۴ دقیقه·۳ ماه پیش

آیا میشه دوباره زندگی رو شروع کرد؟

فرض کنید خیلیا مثل من در همین سن 32 سالگی، هیچی از خودمون نداریم. بنابراین فردی مجرد، بی پول با جیب خالی، بدون هیچ استعدادی و .... هزارها داستان دیگر

با این وصف من یه اعتقادی دارم، که ما در کودکی موندیم و فی الواقع این دنیای حال حاضر یه شهربازیه و این آلات مجازی (صفحات مجازی) اسباب بازیهای این کودکه، یه زمان جسما کودک بودیم و میخواستیم که این اسباب بازیا رو نشون همدیگه بدیم، با هم ردوبدل کنیم، مثلا من خرس بهت بدم و تو در قبالش ماشین اسباب بازی بهم بدی.

الان دقیقا داریم همون شیوه کودکی جلو میریم، فقط فرقش اینه که چشم و هم چشمی شده همبازی ما، از عمل کردن بینی و دهان و گونه و شکم و اندام های دیگر گرفته تا سفرهای لاکچری و فست و فود و رستوران های گران قیمت یا کافه های عجیب غریب .... از همه شون عکس میذاریم به رخ همدیگه می کشونیم.

خب منم دقیقا همین آدم بودم، تا همین الانش هم خیلی تلاش کردم که آثار این طلسم جادویی مسخره ای که از کودکی به من تزریق شده رو از بین ببرم، ولی خب به این راحتی شکل نگرفته که بخوام یه شبه از بین ببرمش، یک سال اخیر رو هم بذارم کنار، 31 ساله در حال شکل گیری بوده، تازه من تلاشی که کردم چرخه اش رو دارم متوقف می کنم، پس چقدر طول میکشه که این چرخه متوقف بشه؟ و حتی چجوری این کار شدنی هست؟!؟!

دردناک ترین چیز توی دنیا دقیقا تغییر کردنه، البته همه یه روزی از این خواب غفلت بالاخره بیدار می شوند، نه با حرف های من و نه با حرف های هر شخص دیگه ای، بلکه خیلی خودجوش، خیلی عجیب ....ولی یه روز بیدار می شید و خواهان تغییر هستید، اگر خود تویی که دوست داری تغییر کنی داری اینو میخونی، شک نکن زودتر از خیلیای دیگه از این خواب بیداری میشی. ولی حرف اصلیم درده، آمادگی درد کشیدن داشته باش، آمادگی اینو داشته باش جهان رو یجور دیگه میبینی، آدما رو یه جور دیگه، سیا..ست رو به رنگ دیگه ای و حتی والدینت رو هم به رنگ دیگه ای خواهی دید. اونوقت از ریز به ریز آدمای اطرافت رو بررسی میکنی، میفهمی به چه چشمی بهت نگاه میکنن، جوری تغییر رفتار میدی که یه سریا از اطرفت میرن و یه سری آدمای جدید به زندگی ات اضافه می شن.

قدم اولی که من برداشتم، این بود دیگه هیچوقت در فضای مجازی نه از تفریحاتم چیزی به اشتراک بذارم و نه اعتنایی به تفریحات دیگرون داشته باشم. من یه آدم سفرباز بودم، جدای از اون در زندگی خیلی از آدما رفت و آمد داشتم، به ندرت دیدم زوج هایی که به همدیگه خیانت کردن ولی از هم جدا نشدن و همیشه هم در فضای مجازی از خوبی های رابطه شون و تفریحات و سفرهایی که رفتن گفتن. از طرفی اینم بگم، وقتی به خودت بیای و خودتو پیدا کنی، قطعا از چشم خیلیا که کارشون شوآفه میوفتی، بی آبرو میشی!! چیزی که من شدم و هستم، بی آبرویی! من یه بی آبرو هستم!! آبرویی که خانواده ام برای من ساخته بودند، چندان جذاب نبود، بیشتر شبیه یه زندان بود، زندانی با چارچوب قوانین سفق و سخت برای شوآف کردن، دقیقا شبیه فیلم برادران لیلا که بچه های طرف بی پول و بیکار بودن و پدرشون تعداد زیادی سکه میخواست بده به عروس فامیل فقط برای اینکه خودش رو آدم بزرگه فامیل نشون بده. این چارچوب به نحوهای مختلف تو زندگی ما بود!! «آبرو»» کثیف ترین سازمانی که درون ما ساخته شد. پس تا اینجا داشته باش که من یه بی آبرو هستم!

نماد خودخواهی و خودستایی
نماد خودخواهی و خودستایی


شروع کنید به زندگی کردن، بدون هیچ آثار لاکچری پسند، بدون هیچ لباس مارک داری، اصلا با شلوار پاره شده و جوراب سوراخ و تیشرت های کثیف برید تو جمعیت. با مترو تردد کنید. برید تو جامعه با پایین ترین و ضعیف ترین وضعیت ظاهری، زندگی همینجا جریان داره

یادت باشه هرچقدر سنت بالا رفته، هرچقدر افسرده هستی، بماند که تنها نیستی، یکی از کارایی که میتونی بکنی، اینه که مثل والدینت ذهنت رو ول نکنی که زوال عقل بیاد سراغت، از همین الان شروع کن فقط یه چیزی رو یاد بگیر، هرچیزی، نقاشی، فوتوشاپ، موسیقی، ساز، این همه حرفه با آموزش رایگان، فقط سعی کن یوتیوب رو باز کنی و یکمی قدرت خلاقیتت رو بالا ببری، شک نکن که راه های جدید برات باز میشه، رگ های مغزیت فعال میشه، راه پیشرفت رو خودت به خودت نشون میدی، آدمایی که میخوان باهات همراه بشن سر و کله شون پیدا میشه، فقط خواهش میکنم نذار تو مثل پدر مادرت بشی، حتی اگر پدر یا مادر نشدی، تو سن اونا نباید مثل اونا بشی. برو تمرین خط کن، برو کلاس رقص .....

من هیچ احتیاجی به این ندارم که لایک کنی یا نظر بدی، اما اگر واقعا نوشته من تونست از درون تورو تکون بده، در بخش کامنت برام بنویس.


فضای مجازیزندگیروانشناسیکودک درونوالدین سمی
تا انسان هست از هوش مصنوعی استفاده و حمایت نخواهم کرد سفرباز، کمپر، امنیت و شبکه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید