ویرگول
ورودثبت نام
شهرام بهرام نژاد
شهرام بهرام نژاد
خواندن ۵ دقیقه·۸ روز پیش

کاب شخصی آقای مدیر


ما کمتر واژه­ای را می­توانیم پیداکنیم که به اندازه کارایی و اثر بخشی و بهره­وری مدیران، در جلسات مدیریتی از آن صحبت بشود. حال این­که معمولا تفاوتی بین این کلمات قائل نیستیم. نمی­دانیم آیا باید کارا باشیم یا اثربخش یا بهره­ ور؟ پس شروع کنیم تا بتوانیم یک مدیر کاب باشیم. مدیری که دارای هر سه ویژگی باشد .

تفاوت این سه عبارت نیز اغلب بحثی است که در نخستین ساعت­های آموزش­های مدیریتی برای مدیران تشریح می­شود. معمولاً اتفاق نظر جدی روی تعریف کارایی و اثربخشی و بهره­ وری وجود ندارد. نویسندگان و تحلیلگران مختلف بسته به نیازهای خودشان تعریف ­های گوناگونی از این مفاهیم ارائه می­دهند. بگذریم از این­که ما خیلی از مواقع از سر عادت و برای ایجاد وزن و ساختن قافیه در جملات خودمان این اصطلاحات را کنار هم به کار می­بریم و از تفاوت­های آن­ها چشم­ پوشی می­کنیم.

شاید این سوال در ذهن­تان ایجاد شود که چرا اول این مسئله را مطرح کردم؟ چون در این سلسه مقاله ها که بر گرفته از کتاب توسعه فردی مدیر کاب به تالیف خودم است قصد دارم "کاب" شخصی شما ارتقا را ببخشم. یعنی هم کارایی و اثر بخشی و هم بهره ­وری شما را بهبود بدهم. تا زمانی که نتوانیم تعاریف این مقوله­ ها را از هم تشخیص بدهیم، مطمئنم دچار سردرگمی خواهیم شد. در مفهوم کارایی توجه به میزان منابع استفاده شده، برای انجام یک فعالیت در نظر گرفته می­شود؛ که در ادبیات مهندسی به آن راندمان گفته می­شود؛ و یا به معنای کاهش اتلاف منابع در انجام یک فعالیت، کارایی گفته می­شود؛ ولی در تعریف اثربخشی به میزان همسو بودن فعالیت­ها و کارها با هدف­های تعیین شده اطلاق می شود. بنابراین افزایش اثربخشی به این معنا است که فعالیت­های ما، بیش از گذشته با هدف­های ما همسو شده باشد. چه در زندگی شخصی و چه در زندگی سازمانی. اثربخشی زمانی معنا و مفهوم پیدا می­کند که ماموریت و چشم ­انداز آینده و اهداف تعریف شده باشد. اگر ندانیم چه
می­خواهیم بکنیم، هرگز نمی­توانیم اثر بخشی را افزایش دهیم. برای تکمیل این دو تعریف می­شود از کلمه ­ی بهره­ وری مدیران استفاده کرد،که مجموع برایند کارایی و اثربخشی می­باشد. روی سخن ما در این سلسله مقاله افزایش بهره ­وری مدیران است. این مدیر می­تواند مدیر یک سازمان عریض و طویل، یک ارگان، یک کارخانه، کسب و کارهای کوچک، و یا حتی مدیر یک خانواره باشد.

یک مدیر برای آن­که بتواند همیشه "کاب" باشد، باید تصمیم بگیرد که در هر مرحله از مراحل تصمیم ­گیری میزان هزینه ­ی هر یک از اقدامات خود را بررسی و برآورد کند؛ و با در نظر گرفتن
این­که،کار مورد نظر با کمترین هزینه انجام شود و نتیجه­ ی درستی داشته باشد، تصمیم نهایی را بگیرد. همان­طورکه می­دانید انواع گوناگونی در
بهره ­وری سازمان وجود دارد، که شامل بهره­ وری شخصی مدیر بهره ­وری کارکنان و بهره­ وری سازمان است. در این­جا هدف من تاکید و تفسیر بهره­ وری مدیر است. من در نظر دارم که بهترین شرایط را برای بهره­ وری مدیر با شما در میان بگذارم. یک مدیر اول باید از نظر شخصی برای خود ایجاد بهره­ وری نماید، تا بتواند آن را به کار گیرد و در نهایت به سازمان خود تسری دهد.

«همه برای تغییر دادن دنیا فکر می­کنند؛ ولی هیچکس به تغییر دادن خودش فکر نمی­کند.» (تولستوی)

روشنگری مهمترین مفهوم در بازدهی شخصی محسوب می­شود. هرچه نسبت به چیزی که می­خواهید و یا کاری که باید انجام دهید، روشن­تر برخورد کنید، از بین بردن تعلل در کار و عدم اراده ­ی انجام کار ساده ­تر می ­شود. یکی از دلایل اصلی که در زمان انجام کار دچار تعلل و فقدان انگیزه و ابهام و سردرگمی می ­شوید و در مورد کارها ثبات رای ندارید، این است که الگوی ذهنی روشن وآشکاری نسبت به موضوع مورد نظر ندارید. باید که بتوانید کاملاً صریح وآشکار تصمیم گرفته و کار مورد نظر را در ذهن خود ثبت کنید؛ تا بتوانید با تمام توان از طریق تلاش و تکاپو به انجام کار نائل شوید.

یک مدیر هوشمند باید اهداف خود را روشن کرده و بین اهداف خود اولویت­هایی را مشخص کند و با توجه به اولویت­های مشخص شده،روزانه به دنبال انجام امور باشد. در آموزش مدیران موفق خیلی در این اصل تکیه شده که اهداف و ادعاهای خود را یادداشت کنید؛ چرا که وقتی اهداف و اولویت‌های خود را روی کاغذ ثبت می­کنید، ذهن خود را متمرکز بر این موضوع می­ نمایید و میزان موفقیت در اهداف به شدت افزایش می­ یابد. در کتاب قرآن نیز به این امر مهم به این صورت تاکید شده است:

«ن و القلم و ما یسطرون » «ن، سوگند به قلم و آ­­ن­چه که با قلم می­نویسند.» (سوره قلم جزء۲۹ )

میزان افراد بزرگسالی که اهداف خود را به صورت واضح وآگاهانه می­نویسند، حدود ۳ درصد کل جمعیت است. بی­ گمان اگر امری چون نوشتن نبود، انسان همانند دیگر موجودات زمینی نمی­ توانست تا این­جا پیشرفت کند و همه ­ی هستی را تحت سیطره و سلطه ­ی خویش درآورد. چرا که عامل حاکمیت انسان بر هستی و تسخیر آن علم است که از طریق نوشتن فراهم می­شود.

به قول «برایان تریسی» یکی از قواعد کلی برای موفقیت روی کاغذ فکر کردن است. جالب است بدانید در دنیای تکنولوژیک امروزی میزان افراد بزرگسال که اهداف خود به طور واضح و آگاهانه می ­نویسند ۳ درصد می ­باشند.

فرمول­های بسیاری برای تنظیم و دستیابی به اهداف وجود دارد که دانشمندان مطرح کردند و مدیران توانستند با به کارگیری آن­ها در توسعه­ ی فردی خود و توسعه سازمان­های خود به موفقیت برسند. در این­جا من سعی دارم

فرمول­های بسیاری برای تنظیم و دستیابی به اهداف وجود دارد که دانشمندان مطرح کردند و مدیران توانستند با به کارگیری آن­ها در توسعه­ ی فردی خود و توسعه سازمان­های خود به موفقیت برسند. در ادامه این سلسله نوشته ها من سعی دارم ساده­ ترین آن ها را بازگو کنم

ادامه دارد ...


بهره وریافزایش کاراییاثربخشیمدیریتتوسعه فردی
نویسنده کتاب توسعه فردی مدیر کاب و هوش هیجانی کوچ توسعه فردی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید