ویرگول
ورودثبت نام
صبا مددی
صبا مددی
خواندن ۲ دقیقه·۱ سال پیش

یادگیری عمیق | مشق بنویس

اکثر ما آدم‌ها خیال می‌کنیم که مشق‌نوشتن فقط به‌درد بچه‌های دبستانی می‌خورد و ما از آن بی‌نیاز هستیم. گاهی حتی خدا را شکر می‌کنیم که از شرش خلاص شده‌ایم و دیگر مشق نمی‌نویسیم. اما آیا واقعا مشق‌نوشتن به‌درد نمی‌خورد؟

آی باکلاه، آی بی‌کلاه

اولین‌باری را که باید مشق می‌نوشتیم یادم است؛ باید یک‌سری خطوط مورب را پشت سر هم روی یک خط افقی می‌کشیدیم. بعد آن خطوط به «آی باکلاه» و «آی بی‌کلاه» تبدیل شد. بعد از حروف، رفتیم سراغِ ترکیبِ حروف، بعد کلمه‌ها و آخرسر رسیدیم به نانی که بابا داد و مردی که تنها دارایی‌ ارزشمندش «داس» بود. اما چه چیزی این روند نسبتا زمان‌بر را برای من خوشایند می‌ساخت؟ بی‌شک لذتی که یادگیری عمیق به من می‌بخشید. با وجود کند پیش‌رفتنِ ماجرا فهم بهتری از ساختارهای جمله و مفهوم آنها داشتم و بدون کوچک‌ترین نگرانی آن‌ها را به حافظه‌ام می‌سپردم. برای من مشق‌نوشتن لذت‌بخش‌ترین کار دنیا بود.

یادگیریِ درزمند

زمان گذشت و وارد مقاطع بالاتر شدم. هر چه پیش می‌رفتم، کیسه‌ی دانشی که با آموزه‌های هر مقطع پر می‌کردم، خالی‌تر شد. خوب که وارسی‌اش کردم، دیدم تهش سوراخ شده. یادگیری من با ورود به مقاطع بالاتر روندِ نزولی در پیش گرفته بود. با این‌حال ناخودآگاه دفتریادداشت‌هایم را با نکات جالب توجهی که در کتاب‌ها می‌دیدم، پر می‌کردم. انگار هنوز نیاز غریزی به مشق نوشتن در من زنده مانده بود. بعدها فهمیدم که رونویسی سرعت یادگیری را کاهش می‌دهد و مثل مشق‌نویسی دوران دبستان به یادگیری عمق می‌بخشد.

از روی نوشته‌های خودت بنویس

امروز در حال خواندن عادات مورتون فلدمن در کتاب آداب روزانه بودم که به نکته‌ی جالبی برخوردم. فلدمن در یکی از سخنرانی‌هایش درباره‌ی روشی صحبت کرده بود که آن روش را از جان کیج آموخته بوده:

این بهترین توصیه‌ای است که تابه‌حال شنیده‌ام. او گفت بعد از اینکه کمی نوشتی، دست نگه‌دار و آنچه را نوشته‌ای رونویسی کن. روش بسیار خوبی است. چون وقتی داری رونویسی‌اش می‌کنی، به آن فکر هم می‌کنی و این‌طوری ایده‌های تازه‌ای به ذهنت می‌رسد. من طبق توصیه‌ی جان کیج کار می‌کنم. رابطه‌ی بین کارکردن و رونویسی فوق‌العاده است، بی‌نظیر است.

به امتحانش می‌ارزد

رونویسی از نوشته‌های خود؟ چه کسی حوصله‌اش را دارد؟ معمولا بعد از این‌که از نوشتن فارغ می‌شویم، اگر همت کنیم و حوصله‌اش را داشته باشیم یکی دو بار _نهایتا سه بار_ نوشته‌ را با صدای آرام یا بلند می‌خوانیم تا اگر در چینش کلمات کم‌وکسری باشد، آن را درست کنیم. اما این که بخواهیم از روی نوشته‌های خودمان رونویسی کنیم، قدری مشکل به‌نظر می‌رسد چون اولا آن اعتمادی را که به آثار نویسندگان برگزیده داریم به نوشته‌های خودمان نداریم. در ثانی چه کسی حوصله دارد یک اپیزود از کشمکش بین اندیشه و قلمش را که تازه از آن خلاصی یافته، دوباره تماشا کند؟ شاید این‌کار به‌ظاهر خسته‌کننده و بی‌فایده به‌نظر برسد، اما قطعا به امتحان‌کردنش می‌ارزد.

یادگیری عمیقنوشتنآموزشسخن بزرگان
زیست‌شناس نویسنده‌ای که عاشق خودشناسیه sabamadadi.ir
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید