این درخت سیب را سال پیش کشف کردیم. قدیمیترهای شهرک ما آدرسش را داده بودند اما با آنکه فقط چند متر تا راه صعود به چشمه فاصله دارد ندیده بودیمش.
سیبها نرسیده خورده میشوند. طعم ترش و کالش مرا یاد سیبکهای جنوب میاندازد. ما به سیبترش میگوییم سیبک. این روزها سینیهای پر از سیبک گل میوههای شهرمانند.
درخت سیبک حاشیه دیوار یک پادگان نظامیست. شده که سربازی از برجک پایین بیاید و برایش از بالای سیمهای خاردار چند سیبک پرتاب کنم.
بارها شده که مهمانهای خردادیمان را به ضیافت سیبکهای نوبر برده باشیم. خاطره طعمش تا هزار کیلومتر آنطرفتر، تا شیراز حافظ خوشباش هم رفته است.
سیبک جفتی هم دارد که امسال شاخه بزرگی از آن خشکیده است. از آفت است یا کمآبی نمیدانم. اما کمآبی بیداد میکند در پارک. هنوز سهم آب جوی به سیب نرسیده است. طعم سیب کمی تلخ است به نسبت همین روزهای پارسال. عکس و فیلم مال امروزند. امروز سیبکی کندم و تلخا و ترشیش را به یاد دیاران مزمزه کردم.
به فکر آنم که هر روز دبهای آب برایش ببرم تا آن روز که جوی آب سیرابش کند.
#پارک_جنگلی_جهان_نما #سیب #سیبک