ویرگول
ورودثبت نام
Zozo
Zozo
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

کنترل انتخاب سریال امشب دست منه

شب شد

توی ذهنم یه متن دیگه ای رو برای این جا اماده کرده بودم

که خب گذشت

امروز به طرز عجیبی همراه با استرس و نگرانی گذشت

بگذریم

امشب که یادم افتاد قسمت جدید سریال محبوبم ندیدم خوشحال شدم

واقعا اگه تا الان سریال this is us ندیدید میتونم بگم چیز های زیادی از دست دادین خیییییییییییلی

میتونم از هرلحظه این سریال لذت ببرم

میدونین اگه قرار بود مثل قدیمی ها ازدواج کنم شرط می ذاشتم پارتنرم باید عاشق این سریال باشه

شوخخی میکنم

اتفاقا با این سریال فهمیدم رابطه های درست با تفاوت ها به وجود می اد

خب حالا میخوام بخشی از این قسمت تعریف کنم

نگران نباشین اسپویل نیست چون فقط بخش کوچیکی از این سریال و حتی از این قسمت پخش میشه



دختری با موهای کوتاه و سیگاری به دست سمت نیمکت میاد

که یک پسر عینکی نرد طور نشسته و داره کتاب میخونه

دختر : من توی اون مغازه دوتا تایلندی ویک اسکاتلندی اینا دیدم

تو کجایی هستی ؟ من ارژانتینی ام

پسر: چشش رو کتابه

بهد دختررو نگاه میکنه میگه: من ناصرم از هند

پسر داره از کتابی که خونده میگه و توصیف های علمی اش

دختره میگه :نمیفهمم چی میگی ولی جذاب حرف میزنی


خلاصه که این دو بزرگوار با هم اشنا میشنن و ازدواج میکنن و بقیه........




صحنه میره روی اعضای اصلی فیلم که شما نمیشناسین

که لحظه به دنیا اومدن بچه هاست در یمارستان در اوضاع کرونا

ادم ها با ماسک هستن و ویدیو کال میکنن بابا پدر مادر بزرگ بچه ها



چند سال بعد(بعد نیمکت)

خانمی نشسته پشت میز و داره ساعت و مبینه مرد میاد تو

خانم میگه چرا این قدر دیر اومدی

فقط همین امشب قرار بود زود بیا

پسرمون این قدر ذوق کرد که پیتزا رو خودش درست کرد

مرد عذر خواهی میکنه

خانم :اگه میخوای ببخشمت باید بگی چه کاری انجام میدی که این قدر برات مهمه

البته فکر کن داری به پسرمون میگی(به زبون ساده)


مرد میگه :باشه

ببین تو هر موقع میخوای عکسی بفرستی برای مامانت هفته ها طول میکشه درسته تا به دستش برسه

فکر کن حالا بتونی همین الان عکسی بگیری و مامانت همین حالا ببینه

زن متعجب تر میشه

مرد میگه :حالا فکر فیلم هم بشه یا ااصلاتماس تصویری

فکرشو کن...


این مرد ناصر احمد کسی که ما نمیشناسیمش

واو و گروهش برای این که ما راحت در عصر کرونا با قاره دیگر یا ده متر دور تر در تماس به صورت های مختلف باشیم سال هایقبل تلاش کرده.

اخر این اپیزود عکس ناصرو خانمش که تا الان کنار هم بوده اند را نشون می دهد.

و در اخر میگه برای این که ما داستان از خودشون بشنویم .باهاشون تماس تصویری گرفتیم



این شاید یخ بخش خیلی کوچیک از سریال محبوبم بود.

این سریال زندگی رو اون جور که هست و ما رو اون جور که هستیم و باید بشین نشون میده

اصلا ربطی به علم و.... نداره

بیشتر روابط ادم هارو نشون میده.

همیننننننن

شب خوش

بیست دقیقه تا سه شنبه شدن.

4 اسفند سخت







این ما هستیمعشقسریال
نوشتن پختن خوردن گاهی ام خواندن
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید