من میگم یه چیزایی باید تو خونه بمونه تا خونه برامون عین خونه بمونه!
مثلا باید بین خودمون بمونه، من دوست دارم ماستو با شکر بخورم.
قطعاً باید این راز بین ما بمونه که بابا عدسی رو با ماست میخوره.
باید بین خودمون بمونه که یکیمون با گوشیش میره دسشویی.
یا حتما باید بین ما بمونه، آبجی تو خواب حرف میزنه، راه میره.
باید بین ما بمونه، اون یکی بعضی وقتا دلش میخواد با دست غذا بخوره تا بهش بچسبه.
یا بهتره کسی نفهمه بابا دوست داره با دست آب بخوره.
شاید هیچوقت یکیمون خوشش نیاد کسی بفهمه بعضی روزا ۱۵ـ۱۶ ساعت میخوابیم.
یا اصلاً دوست ندارم کسی بفهمه وقتی تو خونهم شلوار نمیپوشم و ترجیح میدم از پیراهنای دامندار استفاده کنم.
بزارید یه چیزایی برای خونه بمونه.
که اگه نمونه، خونه برای ما خونه نمیمونه!
سادهست، اونجا چون خونهست ما راحتیم و نمیتونیم خودمونو سانسور کنیم.
پس جلو بقیه از عادات عجیب و جالب خانواده، همخونههامون نباید بگیم، همینقدر ساده!