ویرگول
ورودثبت نام
arezo
arezoزردِ سرخِ غمگین.
arezo
arezo
خواندن ۱ دقیقه·۴ ماه پیش

بیماری "دونقوز بوینو" گرفتم

دیروز صبح،آخرین روز هفته گذشته بود که داشتم با موفقیت،قبل از ساعت ۱۲ ظهر بیدار میشدم. بیدار شدم،دست و رومو شستم و برگشتم اتاق نشستم جلوی آینه تا جوش هامو بررسی کنم که یهو گردنم گرفت. هیچ کار خاصی نکردم واقعا،فقط سرمو خم کردم کشو رو باز کنم که ناگهان درد بدی تو گردنم پیچید. خلاصه که از دیروز صبح،گردنم درد میکنه. همه میگن "دونقوز بوینو" شدی. یه کلمه ترکیه،یعنی گردن گراز. چون مثل گراز نمیتونم گردنم رو بچرخونم. اگه بخوام جای دیگه رو ببینم باید کاملا بدنم رو بچرخونم.

این ماجرا علاوه بر درد و اعصاب خوردکنی خاصش،حس حال خوبم رو هم پرونده. اون شغل که ازش حرف میزدم رو گرفتم. دو هفته دیگه کلاسام شروع میشن.دارم والیبال میرم،راستش اونجا هم یه مشکلاتی دارم ولی بازم ورزش کردن خیلی بهم چسبیده.عمو میگه حتما اونجا گردنت کش اومده اینجوری شدی،ولی خودم فکر میکنم دلیل دیگه ای داره. یه دلیل که دوست ندارم راجبش با کسی حرف بزنم.

الانم بابا اومده خونه،آماده شدم که منو ببره دکتر ولی خوابش میاد و تو چرته. خیلی خوشحالم که خونه ست. دیشب خواب خیلی بدی میدیدم. اونقد بد که میترسیدم بیدار شم و ببینم واقعیه.

این روزا زندگی از کنترلم خارجه،همه چیز یجوری داره درست پیش میره که من نخوام هم باز درست پیش میره. میترسم یکم. پارسال هم فکر میکردم بهترین تصمیم ها رو گرفتم ولی دیدی که چیشد،در واقع بدترین تصمیم های زندگیم بودن.

_به هر کی که گردنش میچرخه حسودیم میشه.

۲۴
۲۰
arezo
arezo
زردِ سرخِ غمگین.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید